صد كادو: تیم ملی فوتبال ایران روز دوشنبه به مصاف تیم ملی فوتبال ژاپن می رود و همه منتظرند تا شاگردان كی روش با عبور از سد ژاپنی ها فینالیست جام ملت های آسیا شوند.
اما ژاپن كه امروز برای ما یك حریف فوتبالی است، خالق بخش زیادی از نوستالژی های ماست؛ از تلویزیون های رنگی گرفته تا پلی استیشن و موتور هوندا و حتی كارتون فوتبالیست ها. سال ها بود كه در بازار، هر چه را می خواستند راحت بفروشند و مشتری به آن اعتماد كند، می گفتند «اصل ژاپن» است. در ادامه، بخشی از این نوستالژی های ایرانی «اصل ژاپن» را مرور می كنیم:
صوت و تصویر
از جمله نامدارترین برندهای مورد اعتماد ایرانیان از زمانی كه پای تكنولوژی های نوین به زندگی مردم باز شد و خصوصاً میهمان ناخوانده ای به اسم «تلویزیون» در خانه ها جا خوش كرد، سونی و پاناسونیك بود.
سونی در هفتم ماه مه ۱۹۴۶ توسط ماسارو ایبوكا و آكیو موریتا در توكیو پایتخت ژاپن متولد شد. موریتا یك فیزیكدان بود كه به ارتش ژاپن پیوست و در جریان جنگ جهانی دوم با ایبوكا آشنا شد. همان جا ایده تاسیس سونی شكل گرفت. هر دو با سرمایه اولیه ی ۵۳۰ دلار، یك مغازه اجاره كردند و با ۸ كارمند، به كار تعمیر رادیو مشغول شدند. البته نام آنچه موریتا و ایبوكا آنرا تاسیس كردند از همان ابتدا «سونی» نبود و برای مدت ۱۲ سال، آنها با نام «توكیو تسوشین كوگیو» فعالیت می كردند. سپس در سال ۱۹۵۸، تصمیم بر این شد كه نام شركت را به «سونی» تغییر دهند.
در سال ۱۹۵۰، سونی نخستین دستگاه ضبط صوت را در ژاپن ساخت. نام این محصول Type G بود و صرفاً در اختیار سازمان های دولتی قرار داشت. در سال ۱۹۶۸، سونی نخستین تلویزیون رنگی خودرا عرضه كرد؛ این تلویزیون در آن زمان از روشنایی و كیفیتی دوبرابر بیشتر از محصولات قبلی بهره می برد. در ایران زمانی كه اكثراً تلویزیون سیاه و سفید توشیبا داشتند، هر وقت سریال، فیلم یا فوتبالی پخش می شد، كار آنهایی كه تلویزیونشان رنگی بود درمی آمد چون فامیل دوست داشتند علاوه بر دیدن روی ماه صاحب تلویزیون، برنامه مورد علاقه شان را به صورت رنگی ببینند!
سال ۱۹۷۱، سونی از VP-۱۱۰۰ پرده برداشت؛ یك دستگاه پخش كننده ویدئویی كه قادر بود نوارهای كاست را به نمایش بگذارد. این همان چیزی است كه ما آنرا در ایران بعنوان «ویدئو» می شناسیم و تا سال ها هم استفاده از آن ممنوع بود. برای دیدن دورهمی و البته هزارباره فیلم های شعله و رمبو و راكی و بروس لی، معمولاً زیر چادر مادرها یا داخل یك بقچه رنگ و رو رفته، از امن ترین جاها برای جابه جایی این وسیله ممنوعه به حساب می آمد! سال ۱۹۷۵ سونی از بتاماكس پرده برداشت؛ نوعی جدید از ضبط كننده های ویدئویی كه ما در ایران به این دستگاه ها می گفتیم «ویدئوی فیلم كوچك». شاید خیلی ها هنوز لذت تماشای كارتون گربه های اشرافی، سیندرلا و سفیدبرفی در این ویدئوها را فراموش نكرده باشند.
در سال ۱۹۷۹ این كمپانی از نخستین نسل «واكمن» پرده برداشت. همان دستگاهی كه می توانست به شكل قابل حملی یك نوار كاست را برای شما پخش كند. این دقیقاً همان دستگاهی است كه بچه های دهه شصت برای مجاب كردن پدر و مادرشان به خرید آن، می گفتند با آن، نوارهای زبان گوش می دهند و انگلیسی خودرا تقویت می كنند یا حتی وعده شنیدن تلاوت های مجلسی عبدالباسط را می دادند!
سال ۱۹۸۲، سونی نخستین پخش كننده CD را به شكل جهانی به فروش رساند و دوسال بعد هم دیسك من كه مثل همان واكمن بود، با این تفاوت كه به جای كاست می توانست CD پخش كند، از راه رسید و رشد سریع CD مدیون این سیستم شد. سال ۱۹۹۴، كنسول بازی PlayStation در ژاپن به فروش رسید؛ محصولی كه در سال ۱۹۹۵ به بازار ایالات متحده و اروپا رسید و تا آخر سال ۱۹۹۶، بیشتر از ۱۰ میلیون از آن به فروش رسید. این آمار تا اختتام ۱۹۹۸ به بیشتر از ۵۰ میلیون دستگاه رسید و پلی استیشن، پای ثابت گیم نت های ایران شد؛ همان جایی كه بچه ها با هزار زحمت از پدر و مادرشان پول می گرفتند تا كودكی شان را آنجا بین قهرمان های بازی های جنگی و رزمی سپری كنند و هنوز برای خیلی ها جای پس گردنی هایی كه پدر یا مادر بابت فراموش كردن موعد برگشت به خانه و دیر رسیدن تقدیمشان كرده اند، بعنوان یادگار از روزگار گیم نتی می سوزد! سال ۱۹۹۵ باز دوربین دستی برای ضبط ویدئو ارائه شد و از همان دوران بازار فیلمبرداری از مراسم در ایران رونق گرفت.
تا امروز همان فناوری ها و سیستم ها روزآمد شده است و هر روز شكل تازه ای از آنها به بازار می آید كه احتمالاً برای نسل های بعدی تبدیل به نوستالژی خواهد شد.
بنیانگذار شركت پاناسونیك هم «كونوسوكه ماتسوشیتا» بود كه فعالیتش در صنعت الكترونیك را از بخش فروش شركت هیتاچی شروع كرد. وی در سال ۱۹۱۸ كارخانه تولید ابزار برقی ماتسوشیتا را برای تولید لوازم برقی جانبی راه انداخت. در سال های نخست، شركت به فروش لامپ و اطو پرداخت و در سال ۱۹۲۷ نخستین تولید خودرا كه لامپ های دوچرخه بود، با برند ناسیونال به بازار ژاپن عرضه نمود.
پس از جنگ جهانی دوم، ماتسوشیتا مبادرت به بازسازی و سازماندهی مجدد ساختار شركت پاناسونیك كرد و محصولات جدیدی را به بازار ژاپن فرستاد كه شامل رادیو، دوچرخه و لوازم خانگی می شد. ماتسوشیتا در امتداد تولید لوازم مورد نیاز سپس جنگ، كمك های فراوانی به برادر همسرش جهت راه اندازی شركت سانیو كرد. گرچه این شركت بعدها به بزرگ ترین رقیب پاناسونیك تبدیل شد اما سرانجام در سال ۲۰۰۸ پاناسونیك آنرا خرید!
در اواسط دهه ۱۹۷۰ تلویزیون های پاناسونیك، به بازارهای آسیا و خاورمیانه وارد شد و سپس موفقیت در فروش این تلویزیون ها در بازارهای وسایل الكترونیكی آسیا و ایالات متحده آمریكا، در اواخر این دهه، به دنبال افزایش تقاضای بازارهای اروپا به این محصول، تلویزیون های پاناسونیك به بازارهای اروپا باز ارائه شد. همین طور در دهه ۸۰، ماتسوشیتا شركت تابعه پاناسونیك سنیور پارتنر را راه اندازی نمود كه اولین محصول آن نخستین كامپیوتر ژاپنی سازگار با آی بی ام بود.
شركت پاناسونیك طیف وسیعی از محصولات و تجهیزات الكترونیكی، الكتریكی و صنعتی را تولید و عرضه می كند اما آنچه برای ما خاطره انگیزتر است، تلفن های پاناسونیك است؛ همان تلفن هایی كه پس از شماره گیرهای دستی چرخشی به خانه هایمان پا گذاشته بود و كلی دكمه داشت كه از خیلی هایش سر در نمی آوردیم یا اساساً در كشور ما كاربردی نداشت. بعدتر هم آنچه امروز برایمان یادآور شنیدن خبرهای تلخ یا شیرین است، تلفن های بیسیم بود؛ همان تلفن های سفید و خاكستری بزرگ و سنگین كه در دهه هفتاد به خانه ها رسید و هر كس از آنها داشت برای خودش كسی به حساب می آمد. از عجایب تلفن های بیسیم این بود كه هر كس آنرا دستش می گرفت تصور می كرد چون بیسیم است و امكان جابه جایی دارد، حتماً باید موقع مكالمه راه برود!
ماشین و موتور
تویوتا، مزدا، نیسان، یاماها و هوندا، شخصیت هایی هستند كه از وقتی حافظه مان یاری می كند در كوچه و خیابان ها با آنها زندگی كرده ایم.
ریشه های تأسیس شركت خودروسازی تویوتا، به سال ۱۹۲۶ بازمی گردد؛ زمانی كه ساكیشی تویودا، مبادرت به راه اندازی شركت صنایع تویوتا كرد. پیشینه این شركت كه در صنعت نساجی فعالیت می كرد باز به ابتدای قرن بیستم بازمی گردد كه بعنوان یك كارخانه ریسندگی فعال بود. ساكیشی تویودا كه سال ها همچون پدرش به فروش فرش اشتغال داشت، این كارخانه را راه انداخته بود و در سال ۱۸۹۴ یك ماشین بافندگی صنعتی باز ابداع كرده و ساخته بود. تویودا كه در سال ۱۹۲۹ در رشته مهندسی مكانیك از دانشگاه توكیو فارغ التحصیل شده بود، در كارخانه پدر مشغول به كار شد اما همه توجه او صرف ساخت موتور اتومبیل بود. در سال ۱۹۳۰ كیشیرو تحقیق روی موتورهای گازوئیلی را شروع كرد. وی در مورد برنامه آینده خود با رئیس شركت، ریسابورو مشورت نمود، ریسابورو در ابتدا بسیار محتاط بود و فریادهای اعتراض از داخل و خارج كمپانی بلند شد اما كیشیرو بر تصمیم خود پافشاری می كرد و عقیده داشت كه این تجارت برای كمپانی سودمند خواهد بود و از همه مهم تر دولت باز آشكارا برای سیاستگذاری پیشبرد صنایع اتومبیل در تلاش بود. طولی نكشید كه ریسابورو موافقت نمود و كیشیرو دپارتمان اتومبیل را در سال ۱۹۳۳ در قسمت كوچكی از كارخانه ریسندگی پدر، راه اندازی نمود. هدف او تولید اتومبیل های مناسب با شرایط ژاپن بود؛ در حالیكه نكات مثبت اتومبیل های خارجی را باز در نظر داشت. در سال ۱۹۳۵ نخستین كارخانه خودروسازی تویوتا، شروع به كار كرد و سال بعد، لوگوی تویودا به تویوتا تغییر یافت. یك سال بعد، یعنی ۱۹۳۷ شركت تویوتاموتور بطور رسمی افتتاح و بدین سان یكی از موفق ترین كارخانجات ریسندگی ژاپن، در میان دو جنگ جهانی با تغییر گرایش، به كارخانه خودروسازی تبدیل شد.
زنده ترین تصاویر قدیمی از تویوتا برای ما برمی گردد به مدلهای سواری كرونا و كارینا كه جوان های دهه ۵۰ و ۶۰ آنرا در حد آن روزها اسپرت می كردند و در خیابان های خلوت و بی ترافیك، شاخ دور دورهای آن زمان می شدند.
تصویر آشنای دیگر از تویوتا برای ایرانی ها، همان ماشین خاكی رنگی بود كه در كنار جیپ در جبهه ها حضور داشت؛ یعنی لندكروز. جنگ بین دو كره در دهه ۱۹۵۰ میلادی را می توان سرآغاز تولید این خودرو به حساب آورد. سپس حمله كره شمالی به كره جنوبی در سال ۱۹۵۰ میلادی، ایالات متحده آمریكا بعنوان یكی از متحدین كره جنوبی كه ژاپن را در تصرف خود داشت، به خودرویی نظامی نیاز داشت تا علاوه بر قابلیت های نظامی و مانورهای خارج از جاده ای، محصولی محلی باز بوده و به سادگی در دسترس ارتش این كشور برای مبارزه در منطقه باشد.
آنچه ما از این خودرو در جبهه ها به یاد داریم، مربوط به مدل J۴۰ می شود كه از ۱۹۶۰ تولید می شد و در جنگ باز بیشتر دست نیروهای ارتش بود. نسل چهارم این خودرو هم سری J۶۰ بود كه در سال ۱۹۸۰ ارائه شد كه بعنوان خودروی فرماندهی و امدادی و با نام مستعار ۴WD در جنگ حضور داشت.
در سال ۱۹۱۴ باز كارخانه اتومبیل سازی كوچكی، شروع به تولید یك وسیله نقلیه دو سیلندر كرد كه تنها ده اسب بخار قدرت داشت. نام این خودرو دات تعیین شد كه نخستین حروف نام شركای آن بود. سال ها گذشت تا در سال ۱۹۳۰ اتومبیل دات دستخوش تغییر شد و خودروی كوچك جدیدی بنام پسر دات Son of DAT تولید شد و چندی بعد باز به داتسون (در زبان ژاپنی به معنای خورشید تابان) شهرت یافت. در سال ۱۹۳۴ داتسون مبادرت به مشاركت با خودروساز دیگری كرد كه نهونسانگ نام داشت و سپس آن نام داتسون به نیسان تغییر یافت.
اما آنچه از نیسان برای ما خاطره انگیز است، پاترول نام دارد. روزهایی كه هنوز مثل الان تعداد شاسی بلند سوارها اینقدر زیاد نبود، پاترول سواری برای خودش ابهتی داشت. آن وقت ها اگر كسی در میان اقوام و فامیل پاترول داشت و البته كمی هم مهربان بود، كلی آدم سوار می كرد و می زد به دل جاده چالوس یا هراز. بچه ها كه جثه شان كوچك تر بود، تا آنجا كه در عقب بسته شود در بخش انتهایی پاترول جا داده می شدند و بخش جلویی هم گاهی تا ۸ نفر مسافر می زد!
در سال ۱۹۵۱ نخستین خودروی دو دیفرانسیل كمپانی نیسان به نام پاترول از خط تولید خارج شد كه از بسیاری جهات مورد توجه ژاپنی ها قرار گرفت. از نظر ظاهری بسیار شبیه به اتومبیل جیپ ساخت آمریكا بود و تا سال ۱۹۸۰ باز تغییرات زیادی كرد.
در ایران فقط نسل سوم پاترول معروف به سری ۱۶۰ و ۲۶۰ تولید و در واقع مونتاژ شد. تولید این خودرو در ایران از سال ۱۳۶۴ شروع شد. در سال ۱۳۷۲ تجهیزات بیشتری مانند هیدرولیك فرمان، كولر، رینگ پهن و گارد محافظ سپرجلو و همین طور زاپاس بند عقب بطور استاندارد توسط كارخانه به آن افزوده شد كه در افزایش راحتی و همین طور زیبایی ظاهری آن سهم بسزایی داشت بطوری كه در سال های پس از آن و همین طور حالا دیگر در ایران یافتن نیسان پاترول بدون این تغییرات ظاهری كار مشكلی است.
در سال ۱۳۸۲ به سبب عدم برخورداری از سامانه انژكتور و برخوردار نبودن از استانداردهای عدم آلایندگی هوا، تولید پاترول در ایران متوقف گردید و بر این اساس جوان ترین پاترولی كه امكان دارد امروز ببینیم حداقل ۱۵ سال سن دارد.
موتورسیكلت، از آن وسیله های دوپهلو در ایران بود. هم خودروی خانواده های كم درآمد به حساب می آمد، هم وسیله پز دادن جوان های پولدار بود. برای خیلی ها یادآور رفیق بازی ها و شمال رفتن های یهویی است و بعضی های دیگر هم هیچ گاه به رویای داشتن یاماها تریل یا هوندا ۱۲۵ گوجه ای یا حتی لحظه ای سوار شدن بر آن دست پیدا نكردند. البته خیلی های دیگر هم بودند كه فقط زورشان می رسید پوستر آنها را به دیوار اتاق یا داخل كمدشان بچسبانند و هیچوقت تصور نمی كردند بتوانند موتور بخرند.
شاید اولین روزهایی كه CG۱۲۵ پا به ایران گذاشت سال ۱۹۷۶ و در روزهای انقلاب بود. خیلی از توریستهای خارجی این موتور را یكی از نمادهای عجیب می دانستند و تعجب می كردند كه یك موتورسیكلت از رده خارج و فراموش شده در ایران این همه طرفدار دارد.
سوزوكی و كاوازاكی هم از آن اصل های ژاپنی بود كه دلبری می كرد. خاطره تك چرخ زدن مقابل دبیرستان دخترانه و دردسرهای بعدی آن، جزء خاطرات مشترك خیلی از پسرهای موتورسوار دهه ۵۰ و ۶۰ است.
سریال و كارتون
شاید پررنگ ترین نوستالژی های ژاپنی برای ایرانیان، سریال ها و كارتون های ساخت ژاپن باشد؛ از اوشین و هانیكو گرفته تا ای كی یوسان و فوتبالیست ها.
اوشین، شخصیت اصلی سریالی بود به نام سال های دور از خانه كه با دوبله زیبای مریم شیرزاد در اوج روزهای جنگ و آژیر قرمز و قطعی برق و رفتن به پناهگاه میهمان خانه های ایرانی ها بود. این سریال در سال ۱۹۸۳ توسط NHK تولید شد. شخصیت اصلی این سریال، اوشین تانوكورا نام داشت كه در سنین پیری، خاطرات زندگی سختش از زمان كودكی تا بزرگسالی را تعریف می كرد. از آنجائیكه این سریال در ایام مصیبت باری در ایران پخش می شد، مردم با دیدن بدبختی های اوشین یاد بدبختی های خودشان می افتادند و با ریختن اشك، كمی از بار غصه هایشان را سبك می كردند!
«زندگی، منشوری است در حركت دوار». این، جمله ی ابتدایی سریال «داستان زندگی» بود كه به خاطر شخصیت اصلی آن به «هانیكو» مشهور شد. این سریال هم از مجموعه سریال های صبحگاهی شبكهٔ NHK ژاپن با محوریت زنان بود كه در سال ۱۹۸۶ و در ۱۵۶ قسمت ۱۵ دقیقه ای از همین شبكه پخش می شد. این مجموعه، داستان دختری به نام هانیكو را روایت می كرد كه با تشویق استاد و سرسختی خودش موفق به ادامه تحصیل شد و بعنوان نخستین خبرنگار زن ژاپنی به استخدام یكی از روزنامه های آن دوران در آمد. این سریال در ایران برای نخستین بار از شبكه ۲ سیما پخش گردید.
از كارتون های نوستالژیك هم می توان از ای كی یوسان یاد كرد؛ مجموعه ای ۲۹۶ قسمتی از محصولات Toei Animation كه از اكتبر ۱۹۷۵ تا ژوئن ۱۹۸۲ از كانال TV Asahi ژاپن پخش گردید و بخش هایی از آنرا هم در برنامه كودك برایمان به نمایش درآمد.
ای كی یوسان پسربچه باهوش و كچلی بود كه برای هر مشكلی یك چاره متحیركننده پیدا می كرد و شیوه فكر كردنش هم معروف بود. روی زمین می نشست، دو انگشت سبابه اش را با نوك زبان خیس می كرد و روی سرش به صورت دایره ای می چرخاند، چند ثانیه می گذشت و ناگهان چاره را نمایش می داد. وقتی هم با چاره هایش توی كار كسی می گذاشت، چشمك فاتحانه ای حواله بیننده می كرد.
خیلی از بچه های قدیم با ای كی یوسان مقایسه می شدند؛ چون نصف همه ما بود اما مغزش خوب كار می كرد!
سفرهای میتی كومان هم دیگر كارتون نوستالویژیك ژاپنی است كه توسط شركت كناك (سازنده پسر شجاع و مسافركوچولو) ساخته شد.
این كارتون برمبنای زندگی توكوگاوا میتسوكونی (۱۶۲۸–۱۷۰۱) ملقب به «میتوكومون» ساخته شده است. او یكی از شخصیت های محبوب تاریخ ژاپن است و از او بعنوان فردی شوخ طبع و خوش مشرب و یك پزشك و غذاشناس خبره یاد شده است. میتو كومون در سفرهایش دو محافظ به نام های «ساساكی سوكه سومابورو» و «آتسومی كاكونوشین (كاكوسان)» را به همراه داشت؛ بدین سبب شخصیت های «تسوكه» و «كایكو» در این فیلم وجود تاریخی داشته اند اما «سه گارو» و «زُمبه» سگ او خیالی هستند. در ادامه سفرهای این گروه، یك بانوی اشرافی به نام خانم كوتو و دخترك شجاعی به نام ناتسو باز به آنها می پیوندند.
میتی كومان، مأمور مخصوص حاكم بزرگ، پسرعموی شوگون (سپهسالار كل ژاپن) بود كه بعنوان یك بازرس مخفی عادل و خردمند، با هویتی ساختگی برای سركشی به عملكرد حاكمان استان های مختلف می رفت. داداش كایكو محافظ مخصوص میتو كومون، مهربان و تنومند بود كه با بستن «دستمال قدرت» نیروی ویژه ای می یافت. تسوكه هم محافظ مخصوص میتوكومون، فردی كم حرف، جدی و یك سامورایی چیره دست بود كه درانتها هر قسمت او «علامت مأمور مخصوص حاكم بزرگ» را نشان می داد و به همه دستور می داد كه «احترام بگذارید»! سه گارو هم پسری بازیگوش ولی بی هراس بود كه با سگش زمبه، گروه میتی كومان را همراهی می كرد.
و نهایتاً كارتون فوتبالیست ها، از آن مجموعه های نوستالژیكی است كه مرزهای خالی بندی را جابه جا كرده بود اما همه ما با آنكه می دانستیم اتفاقات آن در دنیای واقعی فوتبال امكان پذیر نیست، لحظه شماری می كردیم تا ظهر جمعه به تماشای آن بنشینیم و ببینیم توپی كه از یك هفته قبل با شوت سوباسا در آسمان در حال چرخیدن بود، نهایتاً چه سرنوشتی پیدا كرد.
فوتبالیست ها یك كارتون مكتوب بود كه از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ توسط شوگاكوكان در مجله كروكری ژاپن منتشر می شد. بر طبق این كارتون، یك مجموعه انیمیشن ۲۶ قسمتی باز توسط استودیو پیروت در سال های ۱۹۸۶ – ۱۹۸۷ تولید شد. این مجموعه در ژاپن نتوانست بینندگان زیادی را جلب نماید و شاید دلیل آن، رقابت با «كاپیتان سوبا» بود كه همزمان با این مجموعه پخش می شد. سپس ۲۱ قسمت، پخش آن در ژاپن متوقف گردید اما در ایران با حذف چند شخصیت داستان، از شبكه اول سیما و كمتر از ۲۱ قسمت، پخش گردید. كاكرو، سوباسا، واكی بایاشی و … از شخصیت های این كارتون بودند.
شما هم می توانید نام ها و یادهای ژاپنی خودرا به این مطلب اضافه كنید؛ از ساعت و ارگ های كاسیو گرفته تا سریال از سرزمین های شمالی و طبل های یاماها و حتی سال های سخت كار در ژاپن.
ایسنا – حسام الدین قاموس مقدم
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By سازمان, شركت, فناوری, فیلم