به گزارش صد کادو پیش داوری ها، برداشت ها و قضاوت های بسیاری درباره شان وجود دارد. با این وجود ترجیح می دهند سکوت کنند تا دیگران فکر کنند آنان افسرده یا خودخواهند.
بیشتر، تنهایی را انتخاب می کنند. ترجیح می دهند سکوت کنند. با هر کسی به سادگی ارتباط برقرار نمی کنند و حریم شخصی خودشان را دارند. به افرادی که چنین خصوصیت هایی دارند، «درونگرا» می گویند. درونگراها یک روز در سال را هم به خودشان اختصاص داده اند، دومین روز از سال میلادی.
بر اساس غربالگری که چند سال پیش از جانب پژوهشکده علوم انسانی با همکاری خیلی از دانشگاه ها صورت گرفت، حدودا یک سوم جمعیت کشور را درونگراها می سازند. اگر جمعیت کشور را ۸۵ میلیون نفر در نظر بگیریم، حدود ۲۸ میلیون نفر آن که یک سوم جامعه محسوب می شوند، درونگرایند.
این آماری است که دکتر اکبر محمدی – روانشناس سلامت – به ایسنا اعلام می کند و درباره افراد درونگرا توضیح می دهد: «بسیاری از افراد درونگرا معتقدند که جامعه درباره آنان برداشت های اشتباهی می کند چون که با سکوت افراد درونگرا، مردم تصور می کنند اتفاقات ناگواری برایشان افتاده یا افسرده و عصبانی اند. حتی گاهی مواقع افراد فکر می کنند انسان های درونگرا افراد خودخواه و مغروری اند در حالیکه بیشتر افراد درونگرا تلاش می کنند مشاهده گر باشد و سکوت کنند چونکه نیازی نمی بینند که مورد توجه قرار بگیرند. از نظر روانشناسان هر کسی یک تیپ شخصیتی دارد که تعیین کننده حدود موفقیت و خشنودی آن فرد در زندگی است، ازاین رو اگر بخواهیم تعریفی از شخصیت داشته باشیم خصوصیت های منحصر بفردی در هر فرد وجود دارد که امکان دارد در موقعیت های متفاوت تغییر کند؛ مثل احساسات، تفکر و رفتار آدم ها که میتوان این موارد را مجموعه یک شخصیت در نظر گرفت. بنابراین، ما با عنایت به فکر و احساسات خود رفتار می نماییم. همینطور یونگ افراد را بر مبنای نگرش های ذهنی برونگرایی و درونگرایی طبقه بندی کرده است.»
به عقیده او افراد درونگرا بیشتر روی احساسات درونی خود متمرکز می شوند. بنابراین این افراد تعداد دوستان کمتری دارند و از تنهایی خود بیشتر لذت می برند ازاین رو ترجیح می دهند در مهمانی های بزرگ شرکت نکنند و زمان خویش را با دوستان اندکی که دارند، بگذرانند. درونگراها ترجیح می دهند پیش از صحبت کردن درباره خود نسبت به طرف مقابلشان شناخت بیشتری کسب کنند.
محمدی می گوید: «از نظر منِ روانشناس، درونگرایی نقطه منفی یا ضعف محسوب نمی شود؛ چون که خصوصیت درونگرایی به جز انسان ها در خیلی از جانوران هم دیده می شود. برای مثال نوعی مگس وجود دارد که آرام و بی صدا یک گوشه می نشیند در حالیکه مگس های دیگر درحال جولان دادنند. این امر درباره انسان ها هم صدق می کند. خیلی از پژوهشگران که در این حوزه کار می کنند معتقدند این یک روش بقای خاص است که با عنایت به شرایط می تواند اهمیت کم یا زیادی داشته باشد. خیلی از انسان ها با عنایت به نگرش های ذهنی شان که به عوامل محیطی بستگی دارد، انتخاب می کنند که چگونه احساس یا زندگی کنند.»
تیپ های شخصیتی درونگرا یا برونگرا در بعضی مواقع کمک کننده اند، ازاین رو هر دو خصوصیت شخصیتی اهمیت دارند. این روانشناس پس از بیان این گفته ها ادامه می دهد: «بیشتر مدیران ارشد در پست های مدیریتی، سازمانی و اطلاعاتی، افراد درونگرایی اند چونکه اطلاعات خویش را به آسانی بیان نمی کنند.»
محمدی می گوید: «باید شخصیت های درونگرا را با آگاهی و علم، قضاوت نماییم، نه با یک نگرش منفی. برای مثال نباید خجالتی بودن را با درونگرایی اشتباه بگیریم چونکه خجالتی ها خصوصیت های دیگری دارند. همان گونه که بعضی از افراد برونگرا می توانند خجالتی باشند، افراد درونگرا هم می توانند خصوصیت ای مثل خجالتی بودن را داشته باشند.»
او به چند خصوصیت مهم افراد درونگرا هم اشاره می کند: «معمولاً افراد درونگرا مشاهده گرند، مثل روانشناسان بالینی که یکی از خصلت هایشان مشاهده گری است. درونگراها همه چیز را به صورت درونی و عمیق بررسی می کنند، تنهایی را دوست دارند و حتی پس از مشغله زیاد به دنبال اختصاص زمانی برای تنهایی خود می گردند. آنان به جای صحبت کردن درباره افکارشان بسیاری مسائل را درون خود پردازش می کنند که ما به آن گفت وگوی درونی می گوییم. این افراد در بسیاری جهات از برون گراها موفق ترند چون که بی گدار به آب نمی زنند و اطلاعات شخصی خویش را به سادگی در اختیار دیگران قرار نمی دهند. حتی این دسته از افراد در بیان احساسات خود به همین شیوه عمل می کنند. همینطور افراد درونگرا محافظه کار، تک رو و مستقلند. از طرفی افراد درونگرا شنونده های خوبی اند ازاین رو هنگام صحبت کردن یا قول دادن به آنان باید حواسمان را جمع نماییم چون که آنان وعده های دیگران را فراموش نمی کنند و همه چیز در حافظه شان ثبت می شود. بنابراین باید مراقب باشیم مقابل افراد درونگرا خلاف وعده عمل نکنیم.»
این روانشناس به نمونه هایی از رجوع کنندگان خود که در این حوزه با مشکل روبه رو شده اند، اشاره می کند: «مراجعه کنندگان خانمی داشتم که از دست همسران درون گرای خود شکایت می کردند و تصمیم به متارکه گرفته بودند، چون که این دسته از مردان نمی توانند احساساتشان را به زبان بیاورند و روی نگرش ذهنی شان متمرکزند. دایره دوستی افراد درونگرا محدود و کوچک اما پایدار می باشد. افراد درونگرا شنونده های فوق العاده ای اند و همیشه تلاش می کنند از آدم ها و موقعیت ها درک عمیقی داشته باشند. برای آنان مهم می باشد که همه چیز مرتب و به شکل درستی صورت گیرد بنابراین پیش از عملی کردن هر ایده جدیدی، برنامه ریزی دقیقی انجام می دهند. عموم جامعه فکر می کنند درونگراها وسواس دارند در حالیکه این مورد، مفهوم تخصصی دیگری دارد. برعکس برونگراها، افرادی که خصوصیت شخصیتی درونگرا دارند افکار کارآمدی دارند، ازاین رو برونگرا یا درونگرابودن یک طیف به حساب می آید. می توانیم محوری را در نظر بگیریم که یک طرف آن درونگرایی و طرف دیگرش برونگرایی قرار دارد ازاین رو نمی توانیم بگوییم افرادی که درون گرا هستند طیف نابهنجار و افراد برونگرا طیف هنجار محسوب می شوند.»
روانشناس ها و روانپزشکان برای تشخیص افراد درونگرا یا برونگرا از ابزارها و تست های تخصصی استفاده می نمایند. ازاین رو باید با رفتار این افراد به شکل علمی برخورد کرد و به آنان احترام گذاشت. تصور عموم این است که درونگراها، افراد مستقلی اند چونکه بر مبنای تفکرات درونی خود تامل می کنند و همین مبحث مبنای تصمیم گیری شان می شود. بنابراین هم از نظر دیگران درونگراها افراد تک رویی محسوب می شوند.
محمدی پیشنهاد می کند: «باید به تصمیمات افراد درونگرا احترام گذاشت و به شکل علمی به رفتارشان نگاه کرد. البته نباید در این مبحث مطلق گرا باشیم چون که همه درونگراها هم یک شکل نیستند. برخی از درون گراها می توانند مثل برونگراها معاشرت کنند و تعاملات اجتماعی داشته باشند. اما اغلب درونگراها حاضر نیستند در دورهمی های زیاد مشارکت کنند یا اگر مشارکت می کنند آن ساعت ها را با استرس یا بسختی می گذرانند و اگر نتوانند چنین شرایطی را تحمل کنند باید این مورد را نابهنجاری در نظر گرفت. بهتر است از برچسب زدن به افراد درونگرا خودداری نماییم چونکه کار درستی نیست.»
او درباره این که آیا یک فرد درونگرا می تواند همسر مناسبی باشد یا نه، به ایسنا می گوید: «این مبحث همیشه به صورت یک پرسش باقی می ماند. معمولا افراد درونگرا اشتیاق و علاقه شان را برای خود نگه می دارند و این خصوصیت در ارتباطات عاطفی مشکل بوجود می آورد. درونگراها برابر طرف مقابلشان سورپرایز یا ذوق زده نمی شوند. همیشه بین همکاران روانشناس سر این که آیا یک فرد درونگرا می تواند زوج مناسبی برای فرد برونگرا باشد، بحث های زیادی وجود دارد. شاید چند سال پیش خیلی از همکاران ما بر این باور بودند که این افراد زوج مناسبی نخواهند بود اما اخیراً به این نتیجه رسیده اند که یک فرد درونگرا و یک فرد برونگرا می توانند مکمل هم باشند و همدیگر را وارد دنیای ذهنی خود کنند. ازاین رو می توانند درک بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و در خیلی از زمینه ها پیشرفت کنند. روانشناسان می توانند نکات کلیدی را به این دسته از زوجین عرضه کنند تا بتوانند درک متقابلی نسبت به یکدیگر داشته باشند، نه این که از آن به شکل نقطه ضعف های هم استفاده کنند. اصولاً درونگراها نسبت به اتفاقات اطراف خود واکنش هیجانی نشان نمی دهند چون که پس از در نظر گرفتن همه احتمالات تصمیم گیری می کنند.»
به گفته این روانشناس، افراد در گروههای جمعی انرژی خیلی از درونگراها می گیرند؛ بنابراین آنان در موارد بسیاری فعالیتهای انفرادی را ترجیح می دهند. اگر می خواهیم برنامه های منظمی برای گردهمایی دوستان قرار دهیم باید این حق را برای درونگراها قائل شویم که بدون شنیدن اعتراض و انتقاد ما در این برنامه ها شرکت نکنند. امکان دارد اطرافیان تصور کنند درونگراها در این جامعه زندگی نمی کنند در حالیکه اطلاعات ما درباره افراد درونگرا کم است. اگر ما اطلاعات خویش را درباره این افراد بالا ببریم، می توانیم براحتی با آنان ارتباط برقرار نماییم. متاسفانه ما در جامعه همه چیز را از دیدگاه خود می بینیم. نباید افراد درون گرا را محدود کرد. من رجوع کنندگانی دارم که می گوید دست بچه هایم را می گیرم و بدون همسرم در مهمانی های جمعی شرکت می کنم. چون که وقتی همسرم شرکت می کند فقط یه گوشه می نشیند و خودش را با هر چیزی سرگرم می کند. در حالیکه از نظر روانشناسان، اجبار در گروهای جمعی برای افراد درونگرا زیر پا گذاشتن حقوق آنهاست. ما برای رجوع کنندگانمان توضیح می دهیم که طرف مقابلشان شخصیت درونگرایی دارد و بیمار نیست.»
بسیاری از افرادی که برای این مشکل به محمدی مراجعه نموده و نسبت به طرف مقابلشان که درونگرا بوده، آگاهی پیدا کرده اند، از طلاق صرف نظر کرده اند: «اگر خانواده ها در مقابل ارتباطات عاطفی با همسران یا فرزندان درونگرای خود مشکل دارند، بخش زیادی از مشکلاتشان با رفتن به روانشناسان و مشاور برطرف می شود، چون شناخت دقیق تری نسبت به یکدیگر پیدا می کنند. زمانی که می خواهیم با یک فرد درونگرا ارتباط برقرار نماییم باید وقت بسیاری صرف نماییم و پله پله جلو برویم. در برقراری با افراد درونگرا باید خویشتن داری و صبر به خرج داد و آستانه تحمل را بالا برد. اگر بخواهیم بلافاصله وارد حریم شخصی این دسته از افراد شویم، قطع رابطه می کنند. وقتی افراد شناخت بیشتری نسبت به اطرافیان درونگرای خود به دست بیاورند، به شکل راحت تری با آنان ارتباط برقرار می کنند و رابطه شان هم پایدارتر می شود.»
او معتقد است: «از افراد درونگرا میتوان موارد بسیاری آموخت. آنان ریسک پذیر نیستند، و نگرانی ای برای گذشت زمان ندارند و به خودشان استرس وارد نمی کنند. کیفیت را به کمیت ترجیح می دهند.»
این روانشناس درباره این که تیپ شخصیتی درونگراها و برونگراها از کجا نشأت می گیرد، توضیح می دهد: «نمی توان درباره این مورد یک فرمول ریاضی عرضه داد. درصدی از این اتفاق، ژنتیکی و درصدی دیگر به عوامل محیطی مربوط می شود. هیچ رفتاری را در انسان نمی توان نام برد که حداقل یک یا دو ژن در آن نقش نداشته باشد. ازاین رو ما در رفتار درونگراها بطور قطع ژن را دخیل می دانیم البته بخشی از آن هم به شکل وراثتی و قسمتی دیگر به مسائل تربیتی مربوط می شود که مدرسه، مسائل سیاسی و محیط اجتماعی را در بر می گیرد.»
منبع: صد کادو
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By ارتباطات, سازمان, شركت, كیفیت