به گزارش صد كادو استاد تاریخ علم دانشگاه تهران با بیان اینكه اگر تاریخ نباشد، سرنخ چیزها گم می شود، تصریح كرد: نگاه ما به تاریخ، باید متحول شود. تاریخی كه هم اكنون وجود دارد، مفاهیم را پیگیری می كند و به این معتقد نیست كه ما چند دانشمند بزرگ داشته ایم، به این اعتقاد دارد كه تمام این دانشمندان در كنار هم در شكل گیری مفهومی به نام علم، با یكدیگر مشاركت كرده اند و علم امروزی را ایجاد كرده اند؛ «تاریخ» علمی است كه باید خوانده و فهمیده شود.
به گزارش صد کادو به نقل از ایسنا، دکتر حسن امینی، استاد تاریخ علم دانشگاه تهران در سلسله نشستهای آنلاین انجمن ترویج علم ایران درباره علم، ترویج علم و پژوهش با مبحث «کدام تاریخ را انتخاب کنیم؟» که به مناسبت «هفتهی ترویج علم» برگزار شد، در پاسخ بعنوان «کدام تاریخ را انتخاب کنیم؟، اظهار داشت: تنها طرح همین عنوان سوالات مختلفی را در ذهن به وجود می آورد، این که گویی تاریخ های متفاوتی وجود دارد، اما عموم افراد این گونه فکر نمی کنند. بیشتر مردم معتقدند یک تاریخ بیشتر وجود ندارد؛ یک تاریخ درست که اگر کسی نسخه ی دیگری از آنرا عرضه نماید، احتمالاً اشتباه می کند. اغلب این افراد فکر می کنند که فقط یک نسخه و یک روایت از تاریخ وجود دارد و فقط همان درست است؛ و به همین خاطر، از جملاتی مثل «تاریخ نشان داده است…»، «تاریخ ثابت کرده است…» یا «تاریخ می گوید…» استفاده می نمایند. در حالیکه، خیلی از افرادی که به مراتب با تحقیق و تفحص تاریخی مانوس ترند، به این جملات چندان اعتبار و معنایی نمی دهند. اغلب کسانی که به چنین جملاتی متوسل می شوند، قصد مغالطه گری دارند.
وی ضمن اشاره به سخنی از کنفوسیوس، مبتنی بر«هیچ چیز سخت تر از پیدا کردن یک گربه ی سیاه، در اتاقی تاریک نیست؛ خصوصاً زمانی که اصلاً گربه ای درکار نباشد.» افزود: وضعیت در تاریخ دقیقاً به همین صورت است. ما با دو شرایط متفاوت مواجهیم؛ یک این که ما مثل تاریخ معاصر شواهد تاریخی زیادی داریم و هرکس با جستجو و دقت در منابع، می تواند نظریه پردازی کند، و یا در دوره هایی از تاریخ، مثل ایران باستان که اطلاعات زیادی از آنها در دست نیست، شواهد کم، سبب حدسیات بیشتر نظریه پردازان می شود. برای مثال، در مبحث «علم در ایران باستان» دو نظریهی متفاوت وجود دارد؛ یک این که در ایران باستان، علم خاصی وجود نداشته و دیگری که اعتقاد دارد ریشهی خیلی از علوم در ایران باستان است. تابحال بارها دربارهی این دو نظریه، مقالات گوناگونی نوشته و بحث های زیادی شده است و به این دلیل که شواهد کم و دورند، می توان دربارهی آن نظریه پردازی کرد و چیزهای زیادی را نسبت داد. در هر دو حالت، عده ی کثیری از افراد، از نظریات این مورخان استقبال می کنند.
امینی دربارهی رویکرد به تاریخ نگاری بیان نمود: نکته ای که در این بین وجود دارد، این است، درست یا غلط بودن هر نظریهی تاریخی با تاریخ نگار خوب یا بد بودن، فرق می کند؛ چنان که افراد با عنایت به نظریات تاریخی گوناگون، نظرات گوناگونی خواهند داشت. به صورت کلی در تاریخ نگاری، نظرات مختلفی داده می شود و تاریخ های مختلفی نوشته می شود اما ارجاع دادن به تنها یک نظر تاریخی، اسباب گمراهی در این علم را فراهم می آورد.
این استاد دانشگاه در ادامهی پیامد نگاه تک بعدی به تاریخ، اظهار نمود: نگاه تک بعدی به تاریخ، این تصور را بوجود می آورد که تاریخ درس عبرت است! اگر افراد، صورت اول نظریهی «تنها یک تاریخ وجود دارد» را بپذیرند، مجبور می شوند نتیجهی غلط « تاریخ، چیزی ست برای عبرت گرفتن.» را هم بپذیرند. این باور، از بدترین تصوراتی ست که از تاریخ برداشته می شود و راه نجات را دشوار می کند. گفتنی ست که این طرز فکر تنها مختص جامعهی ما نیست و در خلال سالیان دراز در تمام جهان شکل گرفته است.
امینی تصریح کرد: باور عمومی در دنیا بر این است که تاریخ در خلال سالیان نگاشته می شده که پادشاهان آنرا بخوانند، عبرت بگیرند و پادشاه بهتری باشند! اما این طرز فکر هیچ وقت جواب نداده؛ چونکه به ظاهر، هیچ کدام از آن پادشاهان، از سرگذشت پیشینیان شان عبرت نگرفتند و نمونه های پادشاه عادل و خوب، بسیار کم است. البته دلیل واضحی هم دارد؛ کار تاریخ این نیست که به انسان ها درس عبرت بدهد. پس داشتن تصوری از تاریخ، بدین شکل که مورخ آن جا بوده و همه چیز را با عدد و رقم، جزئیات و موبه مو ثبت کرده، ساده لوحانه است. جالب است بدانیم که روند انتقال تاریخ در خیلی از کشورها در حال تغییر است؛ چونکه جهان در حال تغییر است. این جهان مدرن، تاریخ خودش را می خواهد، چون مفاهیم ثانیه به ثانیه عوض می شوند.
وی دربارهی روند متغیر و زایای مفاهیم، چنین اظهار داشت: خیلی از حقوقی که هم اکنون داریم، به قدری بدیهی به نظر می رسند که گاهی فراموش می شوند که به چه میزان سختی، به دست آمده اند و اشتباه دیگری که در فهم تاریخ می نماییم، این است که در مورد آدم های گذشته، قضاوت می نماییم. برای مثال در سالیان دراز پیشین، تعدد زوجین رایج بوده و حالا دیگر نیست. قیاس ارزشی حال و گذشته، کار درستی به نظر نمی رسد.
وی از اهمیت گرایش به تاریخ سخن گفت و بیان نمود: گرایش به تاریخ اهمیت زیادی دارد، چونکه نباید سرنخ مفاهیم را گم نماییم. اگر تاریخ نباشد، سرنخ چیزها گم می شود. سه مورد از مفاهیم تاریخی این است که تاریخ واحد و یگانه نیست، درس عبرت نیست و این که شرایط بگونه ای ست که سرعت زیاد تغییرات امکان دارد سبب شود که ما سرنخ مفاهیم را از دست بدهیم. این سه نکته، نسخه ای از تاریخ را مهم جلوه می دهد که به دنبال پیدا کردن سرنخ برای مفاهیم است.
امینی در انتها اظهار داشت: چیزی که به سرعت در حال تغییر است، نه تاریخ ها، نه جناح های سیاسی و نه اتفاقات است. تاریخ دیگر ثبت و ضبط کردن نمی خواهد، پیگیری می خواهد و دقیقاً در همین نقطه، «تاریخ علم» مهم می شود. نگاه ما به تاریخ، باید متحول شود. در تاریخ علم، بسته به کاربری، شیوه های مختلفی وجود دارد. شیوه های تاریخ نویسی، به مرور تغییر کرده اند. تاریخی که هم اکنون وجود دارد، مفاهیم را پیگیری می کند و به این معتقد نیست که ما چند دانشمند بزرگ داشته ایم، به این اعتقاد دارد که تمام این دانشمندان در کنار هم در شکل گیری مفهومی به نام علم، با یکدیگر مشارکت کرده اند و علم امروزی را ایجاد کرده اند. «تاریخ» علمی ست که باید، خوانده و فهمیده شود.
منبع: صد كادو
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By مدرن