جشن باستانی خُرّم روز یکم دی خرم روز، زاد روز خورشید

    Home  /  جشن  /  جشن باستانی خُرّم روز یکم دی خرم روز، زاد روز خورشید

جشن باستانی خُرّم روز یکم دی خرم روز، زاد روز خورشید Image

جشن باستانی خُرّم روز یکم دی خرم روز، زاد روز خورشید

صد کادو: مازندران  خُرّم روز (زادروز خورشید) روز اول از ماه دی است و به مناسبت برخورد نام روز با نام ماه که نام خداوند نیز بود در ایران باستان جشن گرفته می شد، روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی؛ زرتشتیان خصوصاً پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن می نامند.

ابوریحان بیرونی می گوید دی ماه را خُورماه نیز می گویند و روز اول ماه را خره روز یا خوره روز نامند.

دی صفت است از مصدر «دا» به مدلول دادن و ساخت و آفریدن و به مفهوم دادار و پروردگار است و در نامه های اوستایی اغلب بجای واژه‌ی اهورا مزدا به کار رفته است. اگر به نام سی روز ماه توجه کنید، مشاهده می کنید که روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی (روز) نام گذاری شده که برای تمیز آنها از یکدیگر، هر یک به نام روز بعدش خوانده شده است، و اورمزد که آن هم نام خداوند است، بدین ترتیب اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی به دین، بدین سبب در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده شده است.

کسانی چون «هنریک ساموئل نیبرگ» (خاورشناس و ایران شناس سوئدی بود. تمرکز او بیشتر بر روی زبان پهلوی و نیز دین های ایران باستان خصوصاً مزدیسنا بود. نام وی در متن های فارسی بصورت نیبرگ و نوبرگ هم آمده است. کار وی بیشتر درزمینه پژوهش در زبان پهلوی و متون مربوط به ادیان ایران باستان خصوصاً آئین زرتشت بود و زمینه تحقیقاتش؛ ریشه شناسی واژه ها و رفع اشکالات متون فلسفی پهلوی بود؛ وی همین طور برای روشن نمودن آداب و سنت های آئین ایرانیان؛ پژوهش های ارزشمندی کرده است که طی سلسله مقالاتی در مجله«ژورنال آندرانیک» و دیگر مجلات فلسفی ایران شناسی انتشار یافته است.)

و «کریستنسن»( کریستنسن در سال ۱۹۰۰ از دانشگاه کپنهاگ مدرک کارشناسی ارشد خودرا در فرانسوی، تاریخ و لاتین دریافت کرد. وی برای تز دکترای خود، کار بر روی خیام را برگزید. با ترجمه ای که «نولد» که از تاریخ طبری بعمل آورد توجه کریستنسن به مطالعه دربارهٔ ایران قرون وسطی و تاریخ زمان ساسانیان جلب شد. از آنجائیکه از عهد ساسانیان مدارک و مآخذی بجا نمانده بود، کریستنسن اساس مطالعات خودرا بر اقوال مورخین ایرانی و عرب و متون پهلوی قرار داد. )

این دو بر آنند که این تقسیم و نام گذاری دلالت بر آن دارد که در گاه شماری و تقویم اوستایی نیز هفته وجود داشته است یا به هر حال ماه را به چهار بخش تقسیم می کرده اند در مواضعی که نام خداوند یا صفت وی تکرار می شده، اما به این نظر ایرادات و انتقادهای بسیاری شده و مورد قبول نگرفته است.

آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال، و آخرین روز آذر در سال درست شمسی و کوتاه ترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز «اول دی» را روز «تولد خورشید» می دانستند، چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان می پاید و شبها کوتاه تر، و روزها بلندتر می شود.

ایرانیان سال را در دوره ای از ادوار تاریخی خود از شروع زمستان و ماه دی یا روز خورشید و ماه خداوند شروع می کردند، و در حقیقت نوروزشان بود.

منبع: هاشم رضی. گاه شماری و جشن های ایران باستان. تهران: انتشارات فروهر ۱۳۵۸

جشن بعد از یلدا/ خُرّم روز بر بستر تمدن ایران زمین

بزرگداشت شبِ چلّه، مؤثر از گاه شماری ایرانیان است. این جشن در پهنه‌ی فرهنگ ایرانی (در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان، پاکستان، ازبکستان، آران، کردستان ترکیه، کردستان عراق و بحرین) و هر جایی که ایرانیان هستند، راه اندازی.

مردم ایران زمین برخلاف برخی اقوام همجوار در سرزمین های دیگر، اساس تقویم را مبنی بر حرکت خورشید قرار می دادند، و بدین جهت زمانِ برآمدن و فرو افتادن خورشید در آسمان و مدت زمان درخشش و نحوه قرارگرفتن آن، ازجمله مطالبی بود که مورد توجه ایرانیان قرار داشت، چون مبنی بر آن نحوه‌ی کارکرد و فعالیت خودرا تنظیم می کردند.

برابر با تحقیقات برخی کارشناسان، معیار تقویم نیاکان ما تقسیم روزهای یکسال به چهل روز بود، و بر همین مبنا هر ماه چهل روز داشت و هر سال ۹ ماه؛ بدین جهت شب چلّه و چلّه های دیگری که در طول سال واقع می شد، برای مردم ایران اهمیت داشت.

در واقع شب چلّه در آخرین ماه فصلِ پاییز، یادآور حضور طولانی تر خورشید در زندگی بود. بدین سبب جشن شب چلّه سابقه ای هزاران ساله در بین ایرانیان دارد، که البته در طول روند و آینده های مختلف تا به امروز دستخوش تغییر و تحولاتی شده است.

از جمله‌ی آنها تفألِ دیوان حافظ است، که امروزه به عنوان یک سنت در بین سایر عاداتِ شب چله از آن یاد می شود، در صورتیکه سابقه‌ی آن به ۷۰۰ سال پیش می رسد، و قبل آن در شب چلّه، شاهنامه خوانی مرسوم بود.

یلدا در منابع تاریخی

ابوریحان بیرونی از دانشمندان ایرانی در کتاب «آثار الباقیه» خود با اشاره به اهمیت این شب تاکید کرده است که روز بعد از این شب، را «خُرّم روز » می گویند، و به باور آنهایی که این شب را پاس می دارند، در خرم روز، نور از نقصان به فزونی می گراید و قدرت آدمیان رو به فزونی می نهد.

براساس نوشته‌ی او، در بامداد پس از شب چلّه، پادشاهان ایرانی با جامه‌ی سپید، در بیابان ها بر فرش های سپید می نشستند و بدون قراول اجازه می دادند که هریک از مردمان، از فرودستان و تهیدستان یا اشرافیان با آنها گفت و گو کنند. وی البته اشاره قابل تاملی هم به این مساله دارد که پادشاهان در این روز با دهقانان و برزگران همسفره می شدند و خودرا برادر آنها می شمردند.

بیرونی در بخش دیگری از «آثار الباقیه» درباره‌ی جشن مردم پس از پایان پاییز می نویسد: این جشن را «جشن نوروز» می نامند، چون میان این روز (اول دی ماه) تا نوروز، درست ۹۰ روز فاصله است.

شاید یکی از دلیلهای جشن گرفتن مردم در آخرین شب فصل پاییز، به اعتقادات گذشتگان برگردد. به باور ایرانیان در گذشته، تاریکی مظهری از اهریمن بود، و چون در شب اول دی ماه تاریکی و سرما طولانی تر از شب های دیگر بود، از ین جهت، مردم این شب را نحس و شوم می پنداشتند و در شب یلدا آتش می افروختند تا در پرتو روشنی آن، تاریکی اهریمنی را از میان بردارند.

علاوه بر ابوریحان بیرونی، مسعودی هم به موضوع پایان پاییز اشاره نموده است، وی در کتاب خود به نام «قانون مسعودی» روز بعد از یلدا را «خُره روز» ثبت کرده است.

بررسی منابع نشان میدهد که اول دی ماه نیز به سال آخرین شب پاییز مورد توجه مردم قدیم بوده، و جشنی درخور برای آن می گرفتند. همین طور در «برهان قاطع» ذیل واژه‌ی «یلدا» چنین آمده است:

یلدا، شبِ اول زمستان و شبِ آخر پاییز است، که اول جَدی و آخر قوس باشد، و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برجِ جَدی تحویل می کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک است و بعضی گفته اند شب یلدا یازدهم جدی است. علاوه بر منابع تاریخی، در سفرنامه های ایرانگردی که قسمتی از خاطرات سفر جهانگردان ایرانی و غیرایرانی است، به موضوع یلدا و آداب و رسوم و آیین های مردم در این شب اشاره شده است.

علاوه بر منابع تاریخی و سفرنامه ها در آثار ادبی ایرانیان هم عنایت شایسته ای به شب یلدا شده است. شاعرانی چون منوچهری، حافظ و خاقانی در اشعار خود به یلدا اشاره کرده اند.

رسوم تاریخی یلدایی

آداب و رسوم مردم در شب یلدا نیز همچون موضوعات قابل توجه است. چنانچه اسناد تاریخی نشان میدهد. جمع شدن مردم کنار یکدیگر در شب یلدا و گذران این شب با خوردن، نوشیدن، شادی کردن، و گفت و گو، هر کدام نمادی از سنت های گذشتگان است.

مردم روزگار قدیم سفره ای شایسته‌ی این جشن پهن می کردند و برای غذا تدارکی مفصل تر از شب های گذشته می دیدند و بعد غذا هم، میوه های تازه و خشک خودرا سر سفره می گذاشتند. آجیل هم جزو جدانشدنی ملزومات این سفره بود.

در روزگار گذشته البته شب یلدا تنها به خوردن و ‌نوشیدن نمی گذشت، بلکه ایرانیان قدیم در محل های عبادت خود به نیایش می پرداختند، حتی برخی خودرا شباهنگام به دامنه های کوه می رساندند و تا سپیده دم منتظر بودند تا برآمدن خورشید را به نظاره بنشینند.

گرد آوری: صمد صالح طبری

Author | صدکادو Comments | 0 Date | 23/12/2024

leave a reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.