به گزارش صد کادو، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی باز هم به حد نصاب نرسید؛ یک اتفاق تکراری در ادوار مختلف مجلس که البته غلامعلی حدادعادل در رابطه با آن می گوید: «تعداد کسانی که با شعر و کتاب و ترجمه و هنر و موسیقی و نمایش و سینما و با این امور و شئون فرهنگی سر و کار دارند، در این سال ها در مجلس شاید یک درصد هم نبوده است.»
به گزارش صد کادو به نقل از ایسنا، کمسیون فرهنگی در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به حد نصاب نرسید و انتخاب اعضای آن به بعد موکول شد؛ کمیسیونی که به نظر می آید کمتر هواخواه داشته و نامزدهای منتخب اکثرا داوطلبانه وارد این کمیسیون نمی شوند که این امر بر نقش آفرینی مجلس در امور فرهنگی مثلاً قانون گذاری ها در حوزه فرهنگ تأثیرگذار است.
چند سالی است که این مورد مورد توجه اغلب کارشناسان و فعالان حوزه فرهنگ و هنر قرار دارد و آنرا با لحن های تندی نقد می کنند. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست.
مرکز پژوهش های مجلس در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۹۹ در گزارش خود که به نظر می آید توجه چندانی به وجوه تخصصی آن نشده، آورده است:
«فراکسیون های موضوعی یکی از چالش های کمیسیون فرهنگی طی ادوار گذشته مجلس بوده اند و بعضاً فراکسیون های دغدغه محور، نظام تصمیم گیری کمیسیون محور را مختل کرده اند؛ کمیسیون فرهنگی مجلس از یک سو با استقبال حداقلی نمایندگان برای عضویت مواجه می شود و از طرفی، کنشگری فراکسیون های موضوعی در حیطه وظایف این کمیسیون مانع کارآمدی و اثربخشی این ساختار رسمی مجلس شورای اسلامی می شود؛ بنابراین، از آنجائیکه عضویت در فراکسیون های مختلف فاقد سازوکار تقنینی جهت پیشگیری از موازی کاری و تداخل وظایف قانونی کمیسیون هاست، غالباً تعداد اعضای فراکسیون های موضوعی در حوزه های در رابطه با کمیسیون فرهنگی خیلی بیشتر از اعضای خود کمیسیون است که این امر، تصمیم گیری رسمی و مبتنی بر سازوکار پیشبینی شده برای کمیسیون تخصصی را در صحن علنی تحت تاثیر قرار می دهد.
این مساله هنگامی بغرنج تر می شود که جهت گیری کارشناسی کمیسیون و فراکسیون های مربوطه گرفتار ناهماهنگی کامل باشد؛ در این موقعیت، تضاد ماهوی تصمیم کارشناسی کمیسیون تخصصی و موضع دغدغه محور فراکسیون های موضوعی، سبب اختلال در نظام تصمیم گیری تقنینی و فرآیند قانون گذاری خواهد شد. چنین شرایطی سبب می شود تا نمایندگان دغدغه مند و در مواردی آشنا به مسائل حوزه فرهنگ، بخصوص در حوزه ورزش و گردشگری، ترجیح دهند تا ضمن عضویت در دیگر کمیسیون های تخصصی، دیدگاه های خود در حوزه فرهنگ را از راه فراکسیون های موضوعی پیگیری کنند؛ امری که تخصص گرایی در مجلس را زیر سؤال خواهد برد.
نکته دیگری که طرح آن در این مجال، خالی از فایده نیست، تأکید بر لزوم اصلاح و بازبینی در کمیت و کیفیت تشکیل و برگزاری کمیته های تخصصی کمیسیون فرهنگی است. چون که از یک سو این کمیته ها بعنوان تخصصی ترین ساختار در نظام قانون گذاری کشور فعالیت می نمایند و از طرفی، اختلاف دیدگاه ها و تعدد اولویت های موجود در کمیسیون، انبوهی از کمیته های تخصصی را پدید آورد؛ کمیته هایی که حتی در تقسیم حوزه های کاری قادر به برقراری تعادل نبودند. بعنوان مثال، «کمیته تخصصی زنان، خانواده، تربیت بدنی و جوانان» به چندین مبحث مهم و پرمناقشه در کنار یکدیگر می پرداخت و در مقابل «کمیته تخصصی دیپلماسی فرهنگی» فاقد دستور کار لازم برای برگزاری یک جلسه هفتگی دو ساعته بود. بر این اساس به نظر می آید شیوه تشکیل و برگزاری کمیته ها می بایست از روش و تعریفی نظام مند تبعیت کند.»
حدادعادل: شاغلان فرهنگی بخت نماینده شدن ندارند!
«اصولا اشخاصی که به امور فرهنگی اشتغال دارند، در جامعه بخت زیادی برای نماینده شدن ندارند»؛ این جمله کلیدی ای است که غلامعلی حدادعادل – که هشت سال عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بوده و یک دوره ریاست مجلس را برعهده داشته – در رابطه با تمایل کم به عضویت در کمیسیون فرهنگی مجلس بیان می کند.
او در اینباره توضیح می دهد: «تعداد کسانی که با شعر و کتاب و ترجمه و هنر و موسیقی و نمایش و سینما و با این امور و شئون فرهنگی سر و کار دارند یا دست اندرکار این امور هستند، در این سال ها در مجلس شاید یک درصد هم نبوده است. علت هم اینست که مردم این نوع افراد را انتخاب نمی کنند. انگیزه غالب مردم برای رای دادن اینست که به سراغ کسانی بروند که مشکل معیشتی آنها را حل کنند. مردم به دنبال حل مشکلات اقتصادی، گرانی و تورم و در یک کلام دل نگران سفرهی خودشان هستند. حالا اگر کسی بگوید من دلبستهی زبان و ادبیات فارسی هستم، امکان دارد در دل یا به زبان به او بگویند «این حرف ها برای ما نان و آب نمی شود». فرهنگ، مشکل بسیاری از مردم نیست، و متأسفانه به همین جهت اشخاص صاحب نظر و متخصص در مسائل فرهنگی در مجلس کم هستند. مشکلی که در رابطه با کمیسیون فرهنگی بیان کردید، به همین ریشه برمی گردد.»
وظایف کمیسیون فرهنگی دقیقاً چیست؟
اما باید پرسید وظیفه کمیسیون فرهنگی چیست؟ بر مبنای ماده (۵۶) آئین نامه داخلی مجلس، کمیسیون فرهنگی به مبحث هایی چون فرهنگ و هنر، ارشاد و تبلیغ اسلامی، صداوسیما و ارتباطات جمعی، تربیت بدنی، خانواده، زنان و جوانان ورود خواهد نمود.
همچون وظایف این کمیسیون بر مبنای ماده (۴۵) و با توجه به مبحث های ذکر شده در سطور فوق، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بررسی طرح ها و لوایح ارجاعی، رسیدگی به درخواست های تحقیق و تفحص، پیگیری سؤال نمایندگان از رئیس جمهور و وزیران، بررسی موارد ارجاعی از لوایح برنامه توسعه و بودجه سالیانه و گزارش آن به کمیسیون تلفیق، بررسی گزارش های عملکردی و نظارتی از اجرای قوانین، تهیه گزارش موردی و سالیانه در مورد امور اجرایی دستگاه ها و روش اجرای قوانین بخصوص قانون برنامه توسعه و بودجه سالیانه و عرضه نکات مثبت، منفی و پیشنهاد نحوه اصلاح آن و تقدیم گزارش به مجلس جهت قرائت.
قانون برنامه توسعه در حال حاضر، مهم ترین سند پیش ِ روی دولت ها به منظور اجرای مأموریت ها در حوزه های متعدد همچون فرهنگ است. نکته قابل تامل در رابطه با برنامه توسعه کشور آنجاست که برنامه های اخیر با درصد اجرای بسیار پایینی همراه بوده اند که طبیعتا این نقص در حوزه فرهنگ هم وجود داشته است؛ اتفاقی شاید بتوان از آن، بعنوان یکی از مهم ترین وظایف کمیسیون فرهنگی مجلس یاد کرد.
در عین حال، اهداف کمّی سنجه های عملکردی ارتقای فرهنگ عمومی و رسانه در برنامه هفتم توسعه کشور که به تازگی در مجلس تصویب گردید، در جدول ذیل آورده شده که قبلا با گزارش های انتقادی در رسانه ها همراه شده بود
بخش فرهنگی برنامه هفتم توسعه و کمیسیونی که تکلیفش مشخص نیست!
بدون شک مهم ترین وظیفه مجلس فعلی در آغاز راه خود که با شروع کار دولت چهاردهم همراه خواهد بود، پیگیری موارد مصوب شده در برنامه هفتم توسعه است؛ برنامه ای که در حوزه فرهنگی، به نظر می آید به سادگی نمی توان آنرا اجرا کرد اما بهرحال کمیسیون فرهنگی مجلس وظیفه دارد که موارد در رابطه با آنرا پیگیری و گزارش کند؛ اما سوال اینجاست که وقتی کمیسیونی آنقدر خواستار ندارد که حتی برای تشکیل اولیه به حد نصاب برسد، چگونه مقرر است آنقدر دغدغه فرهنگی داشته باشد که موارد فوق را پیگیری و نسبت به احصای آن اهتمام داشته باشد.
کمیسیون فرهنگی منهای هنر!
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد اینست که کمیسیون فرهنگی در طول ادوار مختلف مجلس، جایگاه خویش را در خیلی از مسئولیت های محول شده از دست داده است؛ بعنوان مثال این کمیسیون کمترین توجه را به حوزه های هنری که یکی از مهم ترین بخش های فرهنگی جامعه هستند، داشته است. این کمیسیون در طول ادوار مختلف آن، فقط در موارد خاص که به علل مختلف برای بخشی از جامعه مهم شده اند (مانند چالش میان وزارت ارشاد و صدا و سیما در بحث ساترا)، اظهارنظر داشته است.
در عین حال، خلاء های مهم و بزرگی در حوزه هنر و فرهنگ وجود داشته و دارد که احتیاج به بازبینی یا تصویب قانون های جدید دارند که در تمام این سال ها، به آنها کم توجهی شده است.
منبع: sadkado.ir
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By ارتباطات, سفر, فرهنگ, كتاب