در نشست بچه های رستا مطرح شد؛ انقلاب امام خمینی سبب پیوند مجدد دین و سیاست شد

به گزارش صد کادو، یکی از نوجوانان نشست های بچه های رستا اظهار داشت: در قرن بیستم که دین از سیاست جدا شده بود امام خمینی سبب انقلابی شدند که سبب پیوند مجدد دین و سیاست شد.

به گزارش صد کادو به نقل از مهر، هجدهمین نوبت از سلسله نشست های بچه های رَستا بمناسبت سی و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، با حضور اعضای کانون پسران نوجوان فرهنگسرای گلستان برگزار گردید.
موضوع این نشست، «امام خمینی که شما می شناسید؛ شاعر، فیلسوف، عارف یا سیاستمدار؟!» بود و علیرضا معادی کارشناس ارشد جامعه شناسی در آن به گفتگو با نوجوانان پرداخت. عرفان کرمی مجری نوجوان این نشست بود.
معادی در شروع نشست از نوجوانان حاضر در جلسه خواست تا شخصیت های تأثیرگذار ایرانی یا خارجی از نظر خودشان را معرفی کنند؛ نوجوانان به چهره هایی همچون مصدق، اِرنستو چگوارا، شهید حسن طهرانی مقدم، نیکلای کلاشینکف، امام خمینی و غیره اشاره کردند.
محمدمهدی قلعه یکی از نوجوانان حاضر در این جلسه، ضمن اشاره به این که یکی از مؤثرترین چهره ها بعد از انقلاب اسلامی، امام خمینی است، اظهار داشت: او سبب بازتعریف دین، اسلام و ایران و ایرانی در سطح داخلی و بین المللی شد. در کنار امام، افرادی مانند شهید مطهری هم بود که وقتی ترور شد، اعلام گردید که مغز متفکر ایران را حذف کردیم یا شهید بهشتی که هم نقش مبارزاتی خوبی داشت و هم نگارش و تدوین قانون اساسی کشورمان را به عهده داشت. همینطور میتوان به شهید سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی اشاره نمود.
محمدحسین ورده هم در تکمیل صحبت های محمدمهدی قلعه اظهار داشت: به نظرم یکی از تاثیر گذارترین افراد در تاریخ معاصر ایران و جهان، شخص امام خمینی و یاران همراه ایشان مثل شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید چمران و غیر بودند. این افراد در قرن بیستم که دین از سیاست جدا شده بود سبب انقلابی شدند که سبب پیوند مجدد دین و سیاست شد و حکومتی به نام “جمهوری اسلامی ایران” را پایه گذاری کردند که کمک شایانی به ایران و تحول در کشورهای همسایه شد.
در ادامه معادی در تکمیل صحبت های این دو نوجوان اظهار داشت: یکی از سیاستمداران غربی، حاج قاسم را بعنوان چگوارای ایران نام می برد و یا اردشیر زاهدی یکی از مسؤولان حکومت سابق، ایشان را بعنوان یک وطن پرست واقعی و جدی معرفی و حاج قاسم را با چهره های قهرمانی تاریخ ایران مقایسه می کند که توانستند از مرزهای ایران به خوبی دفاع کنند و اقتدار ایران را تثبیت کنند.
یکی از نوجوانان حاضر در این جلسه در پاسخ به سوال دیگری در خصوص آشنایی دهه هشتادی ها با امام خمینی اظهار داشت: امام خمینی را برپایه دو نکته می شناسیم. یک این که در رابطه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق نوید و یا اخطار داده و حتی به آقای گورباچف در اینباره نامه ای نوشته و ارسال کرده بود. دوم این که در موقع تبعیدشان به یکی از مأموران می گویند: “سربازان من هنوز در گهواره ها هستند و منتظر باشید”؛ سال ها بعد با وقوع انقلاب، این فرمایش ایشان تعبیر می شود.
معادی ضمن اشاره به پیوند میان دین و سیاست در اندیشه امام خمینی اظهار داشت: سال ها بین دین و سیاست، جدایی وجود داشت. حتی در مراکز علمی و مذهبی و … حکومت های مختلفی مثل صفویه، زندیه، قاجار و به صورت کل در حکومت هایی که پس از ورود اسلام به ایران شکل گرفتند، همیشه دین دارای یک پایگاه بوده اما نقطه عطف آنجا بود که با انقلاب اسلامی، دین و سیاست کنار هم قرار گرفت.
یعنی حکومت و دیانت یک جا جمع شد. حرکت امام در آن زمان عکس جریان حاکم جهانی بود و در اوج دوره جدایی دین از جامعه و رواج مفهوم”خدای ساعت ساز” این تحول، صورت گرفت.
وی اضافه کرد: طرفداران مبحث”خدای ساعت ساز” می گفتند ما ضد دین نیستیم اما خدایی که شما بدان اشاره و اعتقاد دارید خیلی به زندگی بشر کار و دخالت دارد. ما به خدایی اعتقاد داریم که مثل یک ساعت ساز، دنیا را مانند یک ساعت ساخته و عرضه کرده است و حال به واسطه عقل، نحوه زندگی در این دنیا و استفاده از آن ساعت را بر عهده خودمان گذاشته است. خدا در این تفکر فقط روزهای یکشنبه نمو و تجلی دارد و گناهان را هم میتوان با اعتراف در فراموشخانه ها شست و پاک کرد. دقت داشته باشید در چنین دنیایی، کسی پیدا می شود و به اسم دین، برای مبارزه با استعمار و استثمار قیام می کند.
معادی اظهار داشت: در همان دوره، جریان های چپ در کشورهای آمریکای لاتین ضد استعمار درحال مبارزه بودند ولی نگاه دینی نداشتند و رویکردشان مارکسیستی بود. حتی در همین انقلاب خودمان هم بسیاری از بچه مسلمان ها که مبارز انقلابی بودند از یک جایی به بعد به مارکسیسم گرایش پیدا کردند و گروههای چپ ایرانی از سال ۵۲ با شکل گیری این گرایش در سازماندهی داخلی خودشان آغاز به تصفیه و پاکسازی بین اعضای اسلام گرا و مارکسیست کردند که خروجی آن گروهک منافقین شد.
این جامعه شناس ضمن اشاره به اصلی ترین تصمیمات امام خمینی اظهار داشت: نکته اصلی که امام به آن دست زد؛ زیر سوال بردن چهارچوبی بود که برای ما تعیین کرده بودند؛ این چارچوب ها در حوزه اقتصاد، مذهب، سیاست داخلی و بین المللی و … بود که از آن جمله میتوان به کاپیتالاسیون و قراردادهای مختلف تجاری اشاره نمود. نمونه دیگر این موضوع، جنگ تحمیلی است. وقتی در هفته اول، ۳۰۰ فروند هواپیمای عراقی به ایران حمله می کنند امام فقط یک جمله می گوید: “دیوانه ای آمد سنگی انداخت و رفت. حالا ادبش می کنیم”؛ با همین جمله شاهد آن رشادت های فردی و جمعی می شویم و در نهایت یک وجب از خاک وطن را هم از دست نمی دهیم؛ آنهم با رزمندگانی با میانگین سنی ۲۰ سال.
وی اضافه کرد: امام خمینی شخصیت چند وجهی و ذو ابعادی دارد؛ شاعر، عارف، فیلسوف، دولتمرد ولی اغلب با این وجوه وجودی امام خمینی آشنا نیستیم. مهربانی و خانواده دوستی یکی از وجوه بسیار مهم اخلاقی و رفتاری ایشان است. وجه دیگر ایشان، شاعری است و امام، یک دیوان مُعظَم شعر دارند. حتی دستی بر آتش فلسفه داشتند و در نجف فلسفه درس می دادند. همینطور ایشان در حوزه عرفان چندین کتاب دارند که از آن جمله میتوان به اسرار الاصلاة، چهل حدیث و … اشاره نمود. علاوه براین در حوزه فقه به حدی مُبَرَز شد که پس از آیت الله بروجردی که مرجع تقلید اول جهان اسلام بود، جانشینش شد و این جایگاه خاص را به دست آورد.
معادی ضمن اشاره به نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف اشاره نمود و اظهار داشت: در آن نامه می خوانیم: «جناب آقای گورباچف باید به حقیقت روی آورد. مشکل اصلی کشور شما مساله اقتصاد و مالکیت و آزادی نیست بلکه عدم اعتقاد واقعی به خداست. جناب گورباچف برای همه روشن است که ازین پس کمونیسم را در موزه تاریخ سیاسی جهان باید جستجو کرد.» فراموش نکنید که این نامه زمانی نوشته می شود که تفکرات مارکسیستی روی بورس بوده و حداقل ۱۵ کشور به این شیوه اداره می شده است.
وی در انتها اضافه کرد: به شما نوجوانان پیشنهاد می کنم با مطالعه و یا مشاهده مستندهای تاریخی، شناخت خویش را از چهره ها و شخصیت های تاریخ معاصر کشور خود و جهان تا جای ممکن افزایش بدهید.