به گزارش صد کادو شاعر و پژوهشگر شعر انقلاب با بیان آنکه روحیه فرهنگی، عرفانی و شاعرانه بنیانگذار انقلاب اسلامی مهم ترین وجه تمایز ایشان با دیگر رهبران جهان است اظهار داشت: با وجود پیشرو بودن شعر انقلاب از منظر ذهنی و زبانی؛ در جریان شعر معاصر هنوز این گونه ادبی نتوانسته به جایگاه واقعی خود برسد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات ایرنا؛ برگه های تقویم در کنار اثبات سنجاق کردن روزگاران و گذر ایام؛ در بطن خود محمل حوادثی تاریخی، اجتماعی، مذهبی و ملی هستند که قرار گرفتن در آن بزنگاه عینیت تکرار روز واقعه را به معنا می نشیند.
در این مسأله تردیدی وجود ندارد که عظمت خاطرات جمعی هر اجتماع، ملت و کشوری سبب می شود تا همواره رخدادها، رویدادها و حرکت هایی در مفهوم عمیق تاریخی، اجتماعی، سیاسی و گاه حتی فردی به معنای عمیق و غیرقابل باور برای بسیاری دیگر از مردمان جهان که آن تاریخ و رخداد را زیست نکرده اند به شمار آید.
دو تاریخ چهاردهم و پانزدهم خردادماه در تقویم ملی کشورمان محمل دو اتفاق عظیم و بزرگ نه تنها در شکل گیری همان خاطره جمعی مردمان انقلابی سرزمینِ ایرانِ اسلامی است که برگ نخست آن یعنی روز چهاردهم خرداد ماه؛ اتفاقی تلخ و غم بار را میزبانی می کند.
رحلت جان گداز بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ و روز بعدی آن یعنی پانزدهم این ماه؛ تداعی کننده سالروز قیامی است (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی) که یکی از اصلی ترین استوانه های شکل گیری نظام انقلاب اسلامی معنا می کند.
انقلابی که به سکان داری حضرت امام خمینی(ره) در بهمن ۱۳۵۷ نهالش به بار نشست و امروز به درختی تناور، تنومند و پرمیوه بدل شده است. شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران همگام با انقلاب پنجاه وهفت به رهبری حضرت امام خمینی(ره) نویددهنده آزادی، استقلال، حریت و پاسخ به مطالبه یکان افراد جامعه ایران و ایرانیانی بود که زیر یوغ دوران ستم شاهی؛ خزانِ امیدهای فردای شان را با حسرت به نظاره نشسته بودند.
راز سر به مُهری که پس از رحلت حضرت امام(ره) آشکار شد
در این میان قدرت و صلابت حضرت امام خمینی(ره) در قامت یک رهبر از یک سو و از طرفی اتکای ایشان به نیروهای مردمی و انقلابی در وجود یک چهره سیاسی و هدایتگر مردم؛ چنان عظمت، افتخار و غرور را با خود به همراه داشت که هیچ کس در هیچ کجایِ این جهان اثیری فکر نمی کرد که در پشت این چهره الگوی الهام بخش (کاریزماتیک)؛ قدرتمند و سیاسی؛ نگرش و تفکری آمیخته با عرفان و معرفتی برگرفته از تلألؤ انگاره های اسلامی آن هم در حوزه شعر نهفته باشد.
اما پس از رحلت جان گداز بنیان گذار انقلاب اسلامی؛ درست زمانی که شاهد چاپ دیوان اشعار امام خمینی(ره) بودیم؛ بزنگاهی دیگر برای توجه عموم مردم به این مسئله به وجود آمد. بزنگاهی که این دفعه روح بلند رهبر انقلاب در چارچوب چهره ای قدرتمند و سیاسی را چنان با وجوه عرفانی، فرهنگی و معرفتی در حوزه ممزوج شدن فقه و شعائر دینی متجلی ساخته بود که می شد آنرا در اشعار دیوان حضرت امام تمام قد به نظاره نشست. اشعاری که به فاصله کوتاهی از زمان انتشار خود به ورد زبان مردم ایرانِ انقلابی و اسلامی بدل شد.
امروز در سالروز رحلت جان گداز حضرت امام خمینی(ره) این دفعه با نمط جریان شناسی رویکرد شعر انقلاب بعنوان یکی از فرزندان برومند فرهنگ و هنر برخاسته از حرکت انقلابی مردمان ایران برای آشنایی و مداقه هرچه بیشتر بر ساحت عرفانی و معرفتی حضرت امام خمینی(ره) به سراغ یکی از پژوهشگران به نام در حوزه شعر آیینی و انقلابی کشورمان رفتیم تا با او درباره این مؤلفه نمونه گون و نادر حضرت امام در قیاس با رهبران دیگر کشورهای جهان به گفتگو بنشینیم.
آنچه در ادامه از خاطر شما می گذرد حاصل گفتگوی صمیمی با شاعر مجموعه هایی چون شاعران پروازی، هزار مرتبه خورشید، ولی مهر، طنین کوه و سلوک باران؛ مصطفی محدثی خراسانی شاعر، پژوهشگر و چهره برتر هنر انقلاب اسلامی است.
علقه حضرت امام به نگرش فرهنگی؛ در کنار وجوه فکری، اجتماعی، سیاسی و شخصیتی ایشان
با وجود آنکه حضرت امام خمینی(ره) بعنوان بنیانگذار انقلاب اسلامی، بیشتر به یک چهره ای سیاسی شناخته می شوند اما با این وجود از ایشان دیوان شعری به جای مانده که بازتاب دهنده نگرش و علقه فرهنگی این رهبر سیاسی است. آیا میان تمام مشغله فعالیتهای سیاسی رهبران جهان، میتوان نمونه و مشابه چنین رویکرد فرهنگی را رصد کرد؟
در بین رهبران سیاسی هیچ کشوری از کشورهای مسلمان گرفته تا دیگر کشورها، هیچ رهبری را نمی توان یافت که در کنار چهره سیاسی اش تا این حد در بطن مبانی فرهنگی و هنری غرقه باشد
بی هیچ شک و شبهه ای تاریخ خود گواه پاسخی برای این پرسش است. پاسخی که به شکل قاطعانه ای منفی است. در میان رهبران سیاسی هیچ کشوری از کشورهای مسلمان گرفته تا دیگر کشورها، هیچ رهبری را نمی توان یافت که در کنار چهره سیاسی اش تا این حد در بطن مبانی فرهنگی و هنری غرقه باشد.
شاید برخی به نگرش های فرهنگی برخی از رهبران سیاسی جهان بعنوان برهان خلف این کلام اشاره کنند؛ اما رویکرد فرهنگی و هنری امام خمینی(ره) با تفکر معنوی و متکی بر فلسفه هنر اسلامی آمیخته بود و در تمامی وجوه فکری، اجتماعی، سیاسی و شخصیتی امام میتوان علاوه بر قدرت و درایت نگرش و تفکرات سیاسی، رویکرد و علاقه ایشان به مبانی فرهنگی را هم شاهد بود.
درست به همین دلیل است که با قدرت میتوان گفت نمونه چنین شخصیتی در بین تمامی رهبران کشورهای جهان وجود نداشته است و آن گونه که سیر تاریخ به ما نشان داده است به احتمال فراوان هم نخواهد داشت.
حضرت امام نمونه کامل فردی سیاسی و در عین حال انسانی فاضل و عارفی کامل
تجلی چنین روحیه فرهنگی در منش سیاسی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)؛ مولود چه عامل یا عواملی است؟
امام خمینی(ره) دارای شخصیتی چند بُعدی است و به معنای دقیق کلام، ایشان نمونه واقعی به انسان کامل در معنای اصیل و عمیق آن هستندحضرت امام خمینی(ره)، نمونه و تجلی انسان کامل و دارای شخصیتی چند بعدی هستند. به همین دلیل است که شاهدیم در هر زمانی که یکی از ابعاد وجودی حضرت امام خمینی(ره) تجلی عینی پیدا می کند در اوج قرار دارد.
به زبان ساده تر باید گفت در رویارویی با وجوه مختلف شخصت سیاسی و فرهنگی حضرت امام؛ انسان احساس می کند که ایشان در تجلی آن بُعد دارای معنای مطلق هستند.
به عنوان مثال وقتی ایشان در مقام رهبری و مدیریت امور سیاسی حضور دارند، انسان در چهره و افعال وی نمونه کامل یک فرد سیاسی را مشاهده می کند و هنگامی که پای معرفت، دین و فرهنگ به میان می آید بار دیگر با اوج گیری وجهه دیگر امام، مخاطب در می یابد که با انسانی فاضل و عارفی کامل رو در رو است
به همین دلیل است که گفته می شود امام خمینی(ره) دارای شخصیتی چند بُعدی است و به معنای دقیق کلام، ایشان نمونه واقعی به انسان کامل در معنای اصیل و عمیق آن هستند.
بن مایه شعر حضرت امام(ره) الهام گرفته از اصول عرفان اسلامی است
تجلی روحیه غنی فرهنگی و عرفانی حضرت امام خمینی(ره) در دیوان اشعار ایشان قابل رصد است. با این مولفه؛ در تشریح مهم ترین خصوصیت اشعار امام خمینی(ره) به چه مواردی میتوان اشاره کرد؟
به همین دلیل است که قاطبه منتقدان و کارشناسان حوزه شعر بر این عقیده استوارند که حضرت امام خمینی(ره) در طول سال ها رهبری مذهبی و سیاسی شان، به مسائل روز هم با همان نگاه معرفتی و پوشش اسلامی توجه داشتند
از نقطه نظر تاریخی، شعر حضرت امام خمینی(ره) در ادامه سیر تاریخی اصیل شعر فارسی قرار می گیرد و در واقع اشعار ایشان ادامه دهنده جریان شعر ایرانی است که از سبک خراسانی شروع می شود و در سبک عراقی و هندی ادامه پیدا می کند. سبکی که تا امروز به حیات خود ادامه داد و بعنوان یادگار به ما رسیده است.
شعر امام خمینی(ره) به لحاظ ذهنی و زبانی ترکیبی از شعر دوره های عراقی و هندی است و بن مایه شعر ایشان متکی و الهام گرفته از اصول عرفان اسلامی است.
وجه دیگری که در شعر حضرت امام خمینی(ره) متجلی است متوجه این مسئله است که ایشان فقیهی هستند که در کنار مشرب و نگاه عرفانی شان، وجه نگاه به جهان، اجتماع و اجتهاد در زندگی شان بسیار پررنگ است
از سوی دیگر به سبب مسئولیت رهبری انقلاب، ما شاهد تجلی نگاهی ژرف و عمیق در مسائل سیاسی و اجتماعی روزگار در بطن همان نگاه عرفانی حضرت امام هستیم. بگونه ای که در تورق دیوان اشعار ایشان در کنار شعرهایی با مضامین عمیق عرفانی و متکی بر اصول فقه اسلامی، شاهد اشعاری در مورد انقلاب اسلامی و جریان امروز جامعه هم هستیم.
به همین دلیل است که قاطبه منتقدان و کارشناسان حوزه شعر بر این عقیده استوارند که حضرت امام خمینی(ره) در طول سال ها رهبری مذهبی و سیاسی شان، به مسائل روز هم با همان نگاه معرفتی و پوشش اسلامی توجه داشتند.
روحیه فرهنگی حضرت امام؛ تنهاترین بستر آفرینش شعر انقلاب است
با توجه به قول های شما، در شعر حضرت امام خمینی(ره) و در کنار فحوای عرفانی و همینطور اشارات آن اشعار به فضای روز جامعه، آیا میتوان اظهار داشت که شعر حضرت امام بر نسل شاعران انقلاب هم اثرگذار بوده است؟
شعر حضرت امام خمینی(ره) و روحیه بالای فرهنگی و معنوی ایشان در کنار آنکه خود منشاء تحولات بسیاری در بطن ادبیات و هنر انقلاب بود، در واقع تنهاترین و مهم ترین بستر آفرینش و خلق شعر انقلاب به شمار می رودبرای پاسخ به این پرسش که آیا شعر حضرت امام بر ادبیات انقلاب تاثیری گذاشته یا خیر باید بر این مسئله اشاره نمود که نگاه و تمرکزی که حضرت امام خمینی(ره) در حوزه شعر و عرفان داشتند در واقع گشاینده افق های متعالی فراروی هنر و ادبیات انقلاب بود.
به بیان ساده تر میتوان با قدرت این ادعا را مطرح و اثبات کرد که شعر حضرت امام خمینی(ره) و روحیه بالای فرهنگی و معنوی ایشان در کنار آنکه خود منشاء تحولات بسیاری در بطن ادبیات و هنر انقلاب بود، در واقع تنهاترین و مهم ترین بستر آفرینش و خلق شعر انقلاب بشمار می رود.
زمانی که پس از رحلت جانسوز امام و به واسطه انتشار غزل «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم / چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم» آشکار شد که ایشان شاعری تمام عیار هستند – اتفاقی که در زمان حیات شان مشخص نشده بود – و سپس چاپ دیوان ایشان؛ زمینه توجه به شعر در نظام فرهنگی در ذهن مردم و متولیان فرهنگی و اداره جامعه، رشد قابل ملاحظه ای پیدا کرد.
در حقیقت مشخص شدن وجه شاعرانه و معنوی حضرت امام خمینی(ره) سبب شد تا توجه عموم مردم و مسؤلان به شعر رشد پیدا کند و این مسئله کمک کرد تا شعر در نظام فرهنگی کشورمان جایگاه شایسته خویش را پیدا کند و در راه تعالی و توسعه قرار گیرد.
کما آنکه در ادامه آن مسیر، مقام معظم رهبری هر سال با میزبانی از شاعران انقلاب، با صبر و حوصله فراوان به شنیدن اشعار شاعران می پردازند و نکات نغز و روشنگرانه شان را در چارچوب نقدهای ادبی و مستند به شاعران بازگو می کنند
شعر انقلاب اصیل ترین و خلف ترین فرزند شعر شکوهمند فارسی در زمانه معاصر است
تا چه حد میتوان در اشعار شاعران امروز وامداری آنها به آرمان هایی که حضرت امام خمینی(ره) در اشعارشان آنها را بنیانگذاری کردند رصد کرد. آیا در سروده ها و نگرش های شاعران نسل انقلاب همان روحیه فرهنگی، انقلابی و اسلامی که در اشعار و بعد شخصیت معنوی امام هویدا بود، وجود دارد؟
پس پُر بیراه نیست که گفته شود شعر انقلاب ترمیم کننده آن پیوند و مبتنی بر همان پیشینه شکوهمند شعر فارسی با رویکرد ذهنی-زبانی پرتپش، آرمان خواه و عدالت طلبش بود که در رگ های شعر ایران درحال خشکیدن بود
در این نکته شکی وجود ندارد که با اینکه جریان سازان شعر انقلاب افرادی مانند زنده نامان سیدحسن حسینی، قیصر امین پور، سلمان هراتی یا هنرمند شاعری چون علی معلم دامغانی هستند اما این افراد آن نگاه شاعرانه بودن خویش را از تفکر و شخصیت حضرت امام خمینی(ره) و از آرمان های ایشان گرفتند. درست به جهت همین رویکرد است که میتوان مدعی بود که جریان ساز اصلی شعر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) بودند.
همچنین می دانیم که شعر انقلاب اصیل ترین و خلف ترین فرزند شعر شکوهمند فارسی در زمانه معاصر است و این جنس شعر بود که در واقع سبب دمیده شدن روح تازه ای در کالبد فرهنگی جریان انقلاب اسلامی شد.
به عقیده اغلب کارشناسان و منتقدان ادبی، در دو دهه قبل از انقلاب به وسیله عده ای از روشنفکران آن زمان، شرایط بگونه ای درحال رقم خوردن بود که جریان شعر اصیل ایرانی و فارسی به همت همان روشنفکران به سمتی هدایت شود تا ارتباط آن با پیشینه پرافتخارش قطع شود. اما در این میان شعر انقلاب پیوند دهنده جریان شعر اصیل فارسی با گذشته سترگ آن بود
پس پُر بیراه نیست که گفته شود شعر انقلاب ترمیم کننده آن پیوند و مبتنی بر همان پیشینه شکوهمند شعر فارسی با رویکرد ذهنی-زبانی پرتپش، آرمان خواه و عدالت طلبش بود که در رگ های شعر ایران درحال خشکیدن بود.
شعر انقلاب به مدد دم مسیحایی اش بار دیگر زندگی را به شریان های حیات شعر ایرانی بعنوان شعر نجیب، آرمان گرا و مبتنی بر عرفان اسلامی، نگاه حماسی و وفادار به آموزه های اسلام و قرآن بازگرداند.
در ادامه نیز، شعر انقلاب گشاینده دفتری بود که در آن آرمان های انقلاب و وفاداری به قیام اباعبدالله الحسین(ع) به خوبی قابل رصد بود و چشمه های جوشان آن با رسوخ در لایه های زیرین فرهنگ، هنر و ادبیات معاصر سبب شدند تا سالهای متمادی آینده هم منتظر جلوه های متعالی تر شعر انقلاب باشیم.
شعر انقلاب؛ شریک در سرنوشت نهایی امت اسلامی
یکی از اصلی ترین مولفه ها و سیاستگذاری های کلان فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران، صادر کردن انقلاب و تمامی آموزه های بنیادین فرهنگی آن به کشورهای جهان است. در این حوزه آیا محملی چون شعر بخصوص شعر انقلاب توانسته بار این مهم را به دوش بکشد؟
امروز ما بخش مهمی از تبلور شعر انقلاب را در مبحث بیداری اسلامی و مقاومت جبهه مستضعفان جهان مشاهده می کنیم
شاید امروز شاهد آن شور و تپندگی بیش از اندازه در مبانی و محتواهایی چون پیروزی انقلاب، دفاع مقدس و فراز و فرودهای تاریخی آنها تا امروز در بدنه شعر انقلاب این روزها نباشیم؛ اما امیدمان به قله هایی است که جریان شعر انقلاب درحال فتح آنها در خارج از مرزهای نظام جمهوری اسلامی ایران است.
امروز ما بخش مهمی از تبلور شعر انقلاب را در مبحث بیداری اسلامی و مقاومت جبهه مستضعفان جهان مشاهده می نماییم. تمامی اینها افق های جدیدی است که پیشاروی شعر انقلاب درحال گشوده شدن است. تمام این توفیقات اثبات کننده این مدعاست که جریان شعر انقلاب ظرفیت آنرا دارد که در تمامی این عرصه ها با قدرت ورود کند، اثرگذار باشد و در سرنوشت نهایی امت اسلامی شریک باشد.
شعر انقلاب؛ پیشروترین جریان ذهنی و زبانی در شعر معاصر است
اگر بخواهیم به مهم ترین نقطه قوت و اصلی ترین صدمه شعر انقلاب در زمان حاضر اشاره نماییم آن نکات به چه مواردی اشاره دارند؟
تنها جریانی که ظرفیت تام و تمام شعر فارسی را به لحاظ ذهنی و زبانی میراث داری می کند جریان شعر انقلاب است و این قویترین نقطه شعر انقلاب است
نقطه قدرت شعر انقلاب آن است که این شعر ریشه دار بوده و به لحاظ ذهنی و زبانی پیشروترین جریان شعر معاصر است.
نباید فراموش نماییم که شعر معاصر مدعی بسیار دارد اما آنچه تمامی منتقدان متفق القول بر آن استوارند متوجه این نکته است که تنها جریانی که ظرفیت تام و تمام شعر فارسی را به لحاظ ذهنی و زبانی میراث داری می کند جریان شعر انقلاب است و این قویترین نقطه شعر انقلاب است.
اما در مورد صدمه آن هم میتوان به این مسئله اشاره نمود که شعر در نظام فرهنگی ما با تمام ارزش هایی که دو رهبر بزرگ انقلاب (حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه ای) برای شعر انقلاب قائل بودند و تمام تاکیداتی که معظم له درباره سیر جریان متعالی شعر انقلاب فرموده اند هنوز نتوانسته به جایگاه شایسته خود برسد.
وقوع این صدمه ارتباطی به ضعف فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا حوزه هنری ندارد، در واقع به زبان ساده تر میتوان اظهار داشت که شعر طی یکی دو دهه اخیر شاهد یک متولی اصلی و پاسخگو نیست!
هر کدام از نهادهای فرهنگی در حد توان خود برنامه ها و فعالیتهایی در زمینه توسعه و پیشرفت جریان شعر در دستور کار دارند؛ اما متاسفانه شاهد سیاستگذاری کلان، برنامه ریزی عمیق و دراز مدت برای رشد و توسعه شعر انقلاب و همینطور پاسخگویی به سیل شاعران متعهد و جوان این رمز و بوم نیستیم. برای رفع این صدمه نیازمند راه اندازی نهضتی ملی برای تحقق جایگاه شایسته فرهنگی برای جریان شعر انقلاب هستیم.