صد کادو: مظفر النواب که در سن ۸۸ سالگی درگذشت کیست و در جهان عرب چه موقعیتی داشت؟
به گزارش صد کادو به نقل از ایسنا، عباس خامه یار، رایزن فرهنگی ایران در لبنان در یادداشتی نوشته است:
“به مناسبت درگذشت شاعر نامدار عرب
«مظفر النواب، قدس، سران عرب و نخل های اهواز…!»
ظهر جمعه (۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱) شاعر بزرگ و نامدار عرب در سن ۸۸ سالگی در بیمارستانی در شارجه امارات در گذشت.
مظفر النواب کیست و در جهان عرب چه موقعیتی داشت؟ تلاش نموده ام در این یادداشت کوتاه بدان بپردازم:
۱) مظفر النواب، شاعر معاصر عراقی، یکی از شاعران عرصه ستیز و هجو و نیز اسطوره ای پرآوازه برای انقلابیون و آزادی خواهان جهان عرب در نیم قرن گذشته است. مظفر در سال ۱۹۳۴ در کاظمین به دنیا آمد و از زمان حکومت عبدالکریم قاسم، با فروپاشی پادشاهی عراق در سال ۱۹۵۸ به کسوت آموزگاری درآمد.
او با اوج گیری درگیری بین حزب بعث عراق و دیگر احزاب کمونیسم و ناسیونالیسم آن کشور در سال ۱۹۶۳ به قصد سفر به اتحاد جماهیر شوروی سابق بوسیله بصره به اهواز گریخت که توسط ساواک دستگیر و بعد از مدت ها زندان و شکنجه به استخبارات عراق تحویل داده شد.
دادگاه نظامی او را به اعدام محکوم نمود که با دخالت خاندان پرنفوذش با یک درجه تخفیف حکم ابد گرفت.
او مدتی بعد همراه با گروهی از هم بندان خود با حفر تونلی از زندان شهر حله گریخت و از عراق خارج شد. رژیم صدام(همچون محمدمهدی جواهری، دیگر شاعر نامدار عراق به شیوه معمول رژیم های استبدادی عرب) تابعیت عراقی مظفر را سلب کرد و او از آن پس، آواره پایتخت و کشورهای جهان شد؛ دمشق، بیروت، قاهره، طرابلس، الجزیره، خارطوم، ظفار، اریتره، ویتنام، بانکوک، آتن، پاریس، لندن، برزیل و شیلی را پشت سر گذاشت، تا اینکه پس از چهار دهه آوارگی، آخرین ایستگاه اقامتش، دمشق را ترک کرد و با استقبال شادروان جلال طالبانی رییس جمهور سابق عراق در سال ۲۰۱۱ به زادگاهش برگشت و از آن زمان تا به امروز در بستر بیماری با مرگ دست وپنجه نرم می کرد.
۲) آوازه و شهرت این شاعر چپ گرای تندگفتار، به خاصیت شعری او برمی گردد. سروده های حماسی درباره فلسطین اشغالی، قدس شریف و نیز اشعار سیاسی و نقدهای زهرآگین، به همراه بهره گیری فراوان از نمادهای مذهبی شیعه، گاه خشمناک و زمانی ناسزاگونه به حکّام عرب، همگی از خاصیت شعر اوست و باید افزود که «بی پروایی تمام» خاصیت اصلی اشعار این شاعر واقع گرا و مردمی ست، تا جایی که او را «خطرناک ترین شاعر ادبیات عرب» خوانده اند.
اوج بیان عتاب آمیز و فریاد خشم آلود و ناسزاگویی او به سران عرب که در حل معضلات سیاسی و اجتماعی خصوصاً مسئله فلسطین بازمانده و به تمایلات سازشکارانه روی آورده اند، در منظومه ای بلند با عنوان: «القدس عروس عروبتکم؟!»، «آیا قدس؛ عروس عربیت شما است؟!» نهفته است.
اجرای تأثرگونه و حماسی این اشعار در جشنواره های بزرگی در جنوب لبنان و دست به دست شدن کاست های آن در سالهای آخر قرن گذشته، افکار عمومی جهان عرب را سخت تکان داد و جوانان این کشورها را ناباورانه به وجد درآورد. بطوریکه اغلب حکومت های عربی از ورود این شاعر به کشورشان ممانعت کرده اند.
۳)تصمیم به انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف توسط ترامپ با توطئه خیانت بار سران عرب در اجلاس گذشته ریاض فرصتی فراهم آورد که دگربار این سروده با بهره بردن از فضای مجازی و میان میلیونها کاربر در جهان، بجای کاست بازنشر شود و ارتجاع عربی را سخت هدف قرار دهد و آنان را بیش ازپیش رسوا سازد.
۴)به حکم دوران مبارزه و مرحله جوانی، سخت شیفته سروده های این شاعر شده بودم و کاست های آن دوران را هنوز در آرشیوم نگه داشته ام. اما در عین حال همیشه نسبت به تعرض این شاعر به «نخل های اهواز»! در همین سروده سخت آزرده خاطر بودم، تا اینکه در سال ۱۳۵۸ مظفر النواب را در هتل استقلال گیر آوردم! او میهمان اولین دهه فجر سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود و درحال حرکت به سمت سالن هتل برای برگزاری و احیای شب شعر به اتفاق برخی از شاعران عرب و کشورمان بود. محترمانه و با حفظ حرمتِ میهمان و ادب میزبان، پرسش اعتراض گونه ام را نسبت به اشاره شاعر به «نخل های اهواز» مطرح کردم. و او با تواضعی تمام اظهار نمود:
«فرزندم! این سروده من در دوران گذشته است، این نخل ها دیگر به جمهوری اسلامی ایران تعلق دارند. رژیم مستبد شاه سرنگون شد! آنرا فراموش کن…!».
البته مظفر النواب یک دفعه دیگر در سال ۱۳۸۰ شمسی از سوی حوزه هنری به تهران دعوت شد و از ایشان تجلیل به عمل آمد.
۵)ضمن گرامی داشت یاد و خاطره این بزرگ مرد شعر و ادب، قسمتی از «منظومه قدس» سروده ایشان را به این مناسبت(البته با ترجمه ای مؤدبانه!) و قدردانی از دوست گرامی و دیرینه ام شاعر معاصر جناب موسی بیدج که این برگردان را بزرگوارانه پذیرفتند) بازنشر می کنم و در ذیل می آورم:
قدس
عروس عربیّت شماست؟
پس چرا
چرا تمام زانیان شب را
به اتاقش فرستادید؟
و پشت در ایستادید
که فریاد بکارتش را گوش کنید!
سپس خنجر کشیدید
باد به غبغب انداختید
و نعره زدید
که برای حفظ آبرو ساکت بماند!
مادربه خطاها!
چقدر نانجیب اید؟
مادربه خطاها!
هیچ باکم نیست
که پرده از چهره تان بردارم
چراکه
خوکدانی ها از شما پاک ترند!
و سکّوی مرده شوی خانه ها تکانی می خورند
اما شما
آب از آب تان تکان نمی خورد
من برآنم که رسواتان کنم
ای تمام پایتخت های عربی
خطابم به شماست
شما شادمانی را در دلم کشتید!
کوچه و بازارتان پر از مأمور است
رفتارتان پر از تزویر است
در کشور عربی
نامه مادرم
دو ماه قمری
در گیرودار اداری ست
بیایید به داوری بنشینیم
و صحرای عرب داورمان باشد
من در پیشگاه این صحرا
اعتراف می کنم
که من هم خوار و پست شده ام
درست شبیه شکست شده ام
شکست شما
ای اشراف زادگان شکست خورده
ای حاکمان شکست خورده
ای ملت های شکست خورده
ما چقدر پلشت شده ایم
پلشت
پلشت
پلشت شده ایم
اما همچنان لجوج و یک دنده ایم
ما همه پلشت شده ایم
و هیچ کس را از قلم نمی اندازم…”
عباس خامه یار، رایزن فرهنگی ایران در لبنان
منبع: sadkado.ir
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By جشن, جشنواره, سفر, فرهنگ