به گزارش صد كادو كلاهش را برعكس روی سرش گذاشته و سرمست با دوستانش در پارك قدم می زند. چشمش به یك پاكبان می افتد و با خنده می گوید: «لباسمو با رفیقم ست كردم!» وقتی پاكبان خسته به او می گوید «برو»، با صدای بلند می خندد و به دوستانش می گوید «فقط مونده این به من بگه برو»!
به گزارش صد کادو به نقل از ایسنا، این روزها به همان اندازه که در جهان حرف از کرونا است، از کمک های آدم های مشهور و بنام به مردم بحران زده کشورشان هم صحبت می شود. از رونالدو که هتل های شخصی اش را تبدیل به بیمارستان برای مردم کشورش کرده و تمام هزینه آنان را پرداخت می کند تا اپرا وینفری، مجری مشهور آمریکایی که ۱۰ میلیون دلار از ثروتش را برای کمک به حل این بحران مختص کرده است. همین دور و بر خودمان هم هنرمندانی مثل اشکان خطیبی هستند که در حد توان خود دارند تلاش می کنند به خانواده هایی که به سبب شیوع ویروس کرونا با مشکل مالی مواجه گشته اند کمک کنند.
سلبریتی بودن یعنی چهره شاخص داشتن و این واژه به بسیاری از افراد نسبت داده می شود. یک نفر به خاطر سرشناس بودن در حوزه هنر، ورزش، رسانه یا سیاست سلبریتی می شود و یک نفر هم بواسطه رسوایی، خشونت و حتی انجام حرکات ناشایست.
سلبریتی بودن و چهره شاخص داشتن برای بسیاری از این افراد می تواند مسئولیت اجتماعی ایجاد کند. سلبریتی های محبوب خیلی وقت ها می توانند تبدیل به کارآفرین های مشهور اجتماع هم بشوند. می توانند از ظرفیت هایی که دارند برای پیشبرد اهداف خیر استفاده کنند یا آدم ها را به انجام کارهای خیر و مثبت ترغیب کنند. سلبریتی ها معمولا کاریزما دارند و می توانند روی طرفدارانشان تاثیر بگذارند.
به تبع این نفوذ بابت شهرت، فرهنگ سلبریتی هم می تواند تاثیرات زیادی در جامعه داشته باشد. اساسا بارها و بارها راجع به فرهنگ سلبریتی ها خوانده و شنیده اید. مثلا بازیگران و هنرمندانی مثل رضا کیانیان، میترا حجار و… در کشور خودمان هستند که دغدغه محیط زیست دارند و می کوشند مخاطبانشان را با این مقوله مهم درگیر کنند. یا مثلا علی دایی و سردار آزمون که در خیلی از بحران های کشور از چهره و اعتبارشان مایه می گذارند تا دست هموطنانشان را بگیرند و می کوشند یک انسان مسئول باشند.
اما بهانه این نوشتار، ویدئویی بود که روز دوشنبه از یک بازیگر جوان به نام سحر قریشی در فضای مجازی دست به دست شد؛ خانمی که در صفحه اینستاگرامش ۷ میلیون مخاطب دارد و از محتوای صفحه اش بنظر می رسد که مهم ترین دغدغه اش مد و زیبایی است. البته تا اینجای ماجرا ایرادی به او وارد نیست و هر کسی می تواند هر دغدغه ای که می خواهد، داشته باشد. مشکل از جای دیگری آغاز می شود. چنین فردی در ویدئوی منتشرشده، با یک لباس ورزشی سبزرنگ، سرمست با دوستانش در پارک قدم می زند. در میانه پیاده روی، چشمش به یک پاکبان می افتد که معلوم است برای چند دقیقه خستگی درکردن روی یک نیمکت نشسته است. به سمت او می رود و با خنده می گوید: «لباسمو با رفیقم ست کردم!» پاکبان به او می گوید: «برو!» بعد خانم قریشی با صدای بلند می خندد و به دوستانش می گوید: «فقط مونده این به من بگه برو!»
محتوای ویدئو که آگاهانه هم ضبط شده و اصلا مخفیانه نیست، همین قدر کم مایه است؛ کم مایه و سرشار از احساس لذت از تحقیرکردن یک انسان. انتشار چنین ویدئوهایی از طرف سلبریتی ها حالا خواسته یا ناخواسته چیز جدیدی نیست. معمولا هم یک سناریوی تکراری دارد یعنی احیانا مثل موارد قبلی، خانم قریشی تحت تاثیر انتقادها ویدئوی جدیدی ضبط می کند و با یک قیافه حق به جانب مخاطبانش را افرادی خطاب می کند که به حریم شخصی اش تجاوز کرده اند و با توجیه این ماجرا می گوید من دست آن پاکبان را می بوسم و از کسانی که آبروی مرا نشانه گرفتند، نمی گذرم!
اما حتی اگر چنین اقدامی صورت گیرد که البته بهتر از بی اقدامی محض است، باز هم تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمی نماید. شاید روزی واکسن کرونا کشف شود و جهان از شر این ویروس، نجات پیدا کند اما چنین سندرومی که می توان آنرا سندروم سلبریتی خواند، هیچ واکسن و دارویی ندارد و از آنجائیکه سلبریتی ها درست یا غلط، جزئی از جامعه مرجع به حساب می آیند و رفتارشان به ویژه از طرف نوجوانان و جوانان، بعنوان الگو عمل می کند، تاثیرات عمیق این سندروم بسیار گسترده تر و خطرناک تر از ویروسی است که جان انسان ها را هدف قرار می دهد.
شما اگر جای آن پاکبان بودید در مواجهه با این سندروم چه می کردید؟
منبع: صد كادو
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By زیبایی, فرهنگ, فضای مجازی, هزینه