به گزارش صد كادو به صورت معمول در همه جای دنیا سلفی گرفتن با افراد مشهور موضوعی عادی به حساب می آید اما این كه این اتفاق در مراسم ترحیم آن هم با كسانی كه چشم هایشان اشكبار و حوصله ای برای این كار ندارند صورت می پذیرد، هم عجیب است وهم جای تأمل بسیار دارد.
به گزارش صد كادو به نقل از ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «چند سالی می شود كه چهره های معروف یا به تعبیر این روزها سلبریتی ها در مراسم ترحیم افراد مشهور با این تقاضا از جانب برخی شهروندان روبه رو می شوند: «با من سلفی می گیرید؟» سؤالی كه اگر به آن پاسخ مثبت دهند، به این وضعیت و تب ناهنجاری كه این روزها به یك معضل تبدیل گشته دامن زده می شود و اگر پاسخ منفی دهند، از جانب بعضی از همین شهروندان تعبیر به فاصله گرفتن از مردم می شود.
یك ویترین نازیبا از جامعه ایرانی
شاید این مسأله در چند سال پیش امری نامتعارف و غیر معقول به نظر می رسید اما با اصرار بعضی از شهروندان به تكرار این مسأله در چنین مراسمی حالا به یك ویترین بسیار زشت از نحوه استفاده ایرانی ها از فضای مجازی مبدل شده است؛ فضایی كه در آن هر كسی برای جمع آوری لایك و نشان دادن خود به هر حربه ای متوسل می شود. حتی عكس گرفتن با بازماندگان متوفی در مراسم ترحیم آن هم با چشمان گریان.
ماجرا آن قدر حاد شده كه خیلی از شهروندان علاقه مند به این كار حالا دیگر به شكلی در انتظار چنین مراسمی هستند تا با حضور در آنجا ركورد سلفی گرفتن در یك روز را با افراد مشهور از یكدیگر بربایند. اتفاقی كه بازتاب بسیار ناپسندی از فرهنگ جامعه ایرانی در فرای مرزهای این سرزمین دارد.
فضای مجازی حرف اول و آخر را می زند
اما سؤال اینجاست كه چرا بخشی از شهروندان ایرانی به جایی رسیده اند كه در مراسم عزا و ترحیم یك چهره مشهور به فكر گرفتن سلفی برای پر كردن صفحه اینستاگرام یا فضاهایی كه می توانند در آن نشر دهند هستند؟
به نظر صاحبنظران برای پاسخ دادن به این سؤال باید نگاهی به قوانین نانوشته فضای مجازی این روزهای ایران داشت.
قانون اول
داشتن فالوئر بسیار زیاد یك نوع پرستیژ به حساب می آید. پس برای داشتن فالوئرهای زیاد هر كاری باید انجام داد.
قانون دوم
سلبریتی ها و افراد مشهور بیشترین لایك را دریافت می كنند، پس هر چه عكس با آنها بیشتر باشد، عكس ها لایك های بیشتری دریافت می كنند.
قانون سوم
حضور در مراسم ترحیم و گرفتن عكس و انتشار آن در فضای مجازی برابر است با ترسیم چهره ای معقول از خود شخص سلفی بگیر!
هر چند كه اگر بخواهیم به این قوانین مواد و تبصره های بیشتری اضافه نماییم همچنان می توان آنرا ادامه داد اما در نهایت فضای مجازی ایران این روزها به قلمرویی برای خودنمایی تبدیل گشته است و برای این خودنمایی هیچ ابزاری بهتر از سلفی گرفتن با چهره های مشهور نیست. مسأله ای كه سبب شده بعضی از شهروندان در فضای مجازی از تصاویر مختلف و جور واجور با چهره های سرشناس در موقعیت های مختلف به دیگران فخر بفروشند.
شكوفایی كاسبی لایك به جای شكوفایی استعدادها
در سوی دیگر ماجرا باید به شرایط و وضعیت شكوفایی استعدادهای هر فردی در جهت سازنده توجه گردد. خیلی از صاحبنظران اعتقاد دارند كه شاخص های استعدادیابی در ایران به چند دلیل بسیار وضعیت بدی دارد و كمی رشد و توجه به این مورد تنها محدود به همین یكی دو سال اخیر بوده است. بعضی از این علل از این قرار هستند:
۱. فراوانی و عرضه بالاتر از تقاضای نیروی انسانی، مسأله ای كه سبب شده هیچ وقت برای چگونگی شكوفایی استعدادهای این نیروی انسانی برنامه ریزی منسجمی صورت نگیرد.
۲. تكیه بسیار زیاد كشور به درآمدهای نفتی و كسب درآمد از این راه به جای سرمایه گذاری در نیروی انسانی و كسب درآمد از مهارت های نیروی مستعد به جامعه
۳. عدم توزیع مناسب فرصت برابر، مسأله ای كه سبب شده بخشی از جامعه این گمان را داشته باشد كه هیچگاه فرصتی برای نشان دادن خود نمی یابد و از همین رو به سمت فعالیت های كاذبی همچون سلفی گرفتن افراطی با چهره های مشهور برود تا دیده شود.
جذاب شدن سبك زندگی با فاصله قشرها
در كنار این مسأله باید توجه داشت كه وقتی فاصله میان یك قشر از جامعه با دیگر اقشار بسیار زیاد می شود، طبیعتاً جذابیت هم نسبت به سبك زندگی این قشر از جامعه برای دیگران دوچندان می شود. آن چه امروز می بینیم به شكلی همین فاصله میان قشر هنرمند (بیشتر تاكید روی بازیگران و چهره های مشهور) با دیگر اقشار جامعه است و البته كه بخشی از علل این مسأله به سبك زندگی لاكچری نمای سلبریتی ها در فضای مجازی بازمی گردد. مسأله ای كه سبب شده جامعه این دست افراد را بسیار بالاتر و دورتر از خودش تصور كند و همین مبحث سبب می شود كه حتی در مكان هایی همچون ترحیم یك هنرمند شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.
و باز هم لاكچریزم.. لاكچریزم و دیگر هیچ…
در كنار همه این مسائل یك مبحث بسیار مهم مورد توجه كارشناسان در این مورد قرار دارد و آن تب لاكچریزم است. برای خیلی از شهروندان جامعه ایرانی این روزها به علت سیطره بی چون و چرای فضای مجازی در زندگی شان، زندگی برابر شده با رفتارهایی كه بویی از لاكچریزم می دهد. آنچنان كه برای خیلی از جوانان و نوجوانان جامعه این گونه تعریف شده است كه قرار نیست زندگی عمق یا معنا داشته باشد یا این كه انسان ها زیستی هدفمند داشته باشند بلكه بهترین معیار یك سبك زندگی خوب میزان نزدیكی آن به واژه لاكچری است. در قالب این سبك زندگی، عكس انداختن با سلبریتی ها و افراد مشهور معنا پیدا می كند؛ چون كه این رفتار از منظر این دست از شهروندان همان زندگی خوب تعریف می شود. یعنی به تعبیر دیگر فرد با گرفتن این سلفی ها ا ین احساس را دارد كه به سبك زندگی این دست افراد مشهور نزدیك شده است و از جانب جامعه بیشتر مورد پذیرش قرار خواهد گرفت.
این اتفاقات طبیعی نیست
شاید در این باره برخی هم به این مسأله اشاره داشته باشند كه عكس گرفتن با افراد مشهور در همه جوامع دیده می شود و اتفاق تازه ای و منحصر به ایران نیست. در پاسخ به این مسأله باید به نوع رفتاری كه این روزها شاهد آن هستیم اشاره ای هم داشت؛ چون كه به صورت معمول در همه جای دنیا سلفی گرفتن با افراد مشهور موضوعی عادی به حساب می آید اما این كه این اتفاق در مراسم ترحیم آن هم با كسانی كه چشم هایشان اشكبار و حوصله ای برای این كار ندارند صورت می پذیرد، هم عجیب است وهم جای تأمل بسیار دارد.
فضای مجازی جو می دهد
از همین رو برخی صاحبنظران صورت گرفتن چنین رفتاری از جانب این دست شهروندان را به مبحث كلان تری هم ربط می دهند و آن مبحث كلان، كاهش جدی سطح تفكرات اجتماعی جامعه ایران است. این مسأله به این معناست كه رفتارهای حاصل از موج های آنی و جوزدگی هر روز در جامعه ایرانی در حال رشد است و طبیعتاً سرعت بالای فضای مجازی هم در انتقال این جو بسیار مهم خواهد بود؛ چون كه فضای مجازی اینگونه رفتارهای خارج از عرف را مثبت نشان داده است و به علت تكرار چنین فضاهایی زشتی این گونه كارها برای فرد از بین می رود و همین مسأله سبب قرار گرفتن جامعه در یك سیكل تكراری می شود و این سیكل به تعبیر صاحبنظران، هر روز جامعه ایرانی را تهی تر از گذشته می كند. نباید این مسأله را فراموش كرد كه بخش قابل توجه از كسانی كه در این مراسم ها حضور پیدا می كنند جوانان هستند؛ جوانانی كه مقرر است آینده ایران را بسازند و به صورت حتم اگر امروز متوجه ابعاد زشت رفتار خود نشوند در آینده نه چندان دور هم نخواهند شد.
تحصیلكرده هایی با بی سوادی رسانه ای
از همه این مسائل مهم تر موضوعی است كه نهادهای پژوهشگر هر روز درباره آن سخن می گویند و آن هم چیزی نیست جز ضرورت سرمایه گذاری در بحث سواد رسانه ای در جامعه ایرانی. تمام برآیندهای پژوهش ها نشان داده است كه سواد رسانه در جامعه ایرانی بخصوص در بین قشر عامه جامعه نه تنها رشد نكرده بلكه سیر نزولی داشته است و این مسأله در آینده ای نه چندان دور ارتباط معكوسی با رفتارهای ناهنجار اجتماعی خواهد داشت. یعنی به همان اندازه كه این سواد رسانه ای سیرمنفی دارد، رفتارهای ناهنجار اینچنینی روبه رشد خواهد بود؛ چون كه در نبود سواد رسانه ای بخصوص در موضوعات اینچنینی چند اتفاق مهم رخ خواهد داد. اول آن كه جامعه هر روز بیشتر از گذشته به استفاده از فضای مجازی برای امور سطحی اینچنینی ترغیب می شود، دوم آن كه با تكرارهایی كه از این رفتار در فضای مجازی صورت می گیرد، رفتارهای ناهنجار به هنجار و ضد ارزش ها به ارزش مبدل می شوند و در نهایت این كه ما با جامعه ای روبه رو خواهیم بود كه خط و ربط فكری و رفتار و محتوایی اش را از فضای مجازی می گیرد. عكس گرفتن های پی در پی در مراسم ختم هم گوشه ای از همین خط و ربط هاست.
چاره؛ اعتلای اعتماد به نفس جوانی
حال با عنایت به همه این موضوعات سؤال اصلی این است كه چاره این ماجرا چیست؟ آیا با جمع آوری دوربین های افراد حاضر در محل مشكل حل می شود؟ یا حتی با برخوردهای قهرآمیز؟
به باور صاحبنظران پاسخ به این سؤالات اساساً منفی است. كارشناسان بر این مسأله تاكید دارند كه برای حل مسائل اینچنینی ما به چند مبحث باید دقت نماییم. نخستین و مهم ترین و محوری ترین آن تقویت حس اعتماد به نفس و عزت نفس است به نحوی كه یك فرد متوجه باشد كه پیدا كردن جایگاه یا دیده شدنش در گرو گرفتن تصاویر اینچنینی و انتشار آن در فضای مجازی نیست. در گام بعدی باید به سمت سرمایه گذاری برای شكوفایی استعدادهای جمعی رفت تا هر فرد بتواند در بستر جامعه ایرانی به پیدا كردن جایگاه خودش با عنایت به توان خود امید داشته باشد.»
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By فرهنگ, فضای مجازی, هنر, هنرمند