صد كادو: مهرشاد كارخانی كارگردان فیلم دو لكه ابر در نشست بررسی این فیلم خاطرنشان كرد كه امروز كلمه آینده برایم مسخره بنظر می رسد.
به گزارش صد كادو به نقل از مهر، عصر شنبه ۵ آبان ماه نشست بررسی فیلم «دو لكه ابر» ساخته مهرشاد كارخانی در مشهد برگزار گردید. مهرشاد كارخانی در ابتدای این نشست اظهار داشت: «دو لكه ابر» گم شدن را بهانه می كند تا این مورد را به جامعه ای كه آدم هایش سالیان سال است كه از درون گم شده اند و در یك سردرگمی مزمن كه روز به روز حادتر می گردد به سر می برند، ارجاع دهد. «دو لكه ابر» می خواهد عمق این فاجعه را به زبان تصویر به نمایش بگذارد نه به زبان قصه و دیالوگ. وی درباره شباهت های فیلمش به «خشت و آینه» توضیح داد: «خشت و آینه» از نخستین فیلم های اجتماعی بود كه دوربین را به خیابان آورد و شهر واقعی را نشان داد و به جنبه های انسانی پرداخت. این فیلم اثر معترضی نیست ولی ضدجریان سینمای رایج زمان خودش حركت كرد و فیلم تاثیرگذاری بود. نیوشا مدبر بازیگر «دو لكه ابر» هم اظهار داشت: برای انتخاب نقش مروا توسط یكی از دوستانم به آقای كارخانی معرفی و برای این كاراكتر بعنوان نخستین كار سینمایی ام انتخاب شدم. كاراكتر مروا خیلی برایم جذاب بود كه در قالب یك دختری كه از زندان آزاد می گردد و ما علت زندان رفتن او را نمی دانیم و این مساله برای تماشاگر تا آخر در ابهام می ماند. نیما رئیسی دیگر بازیگر فیلم هم توضیح داد: وقتی یكسری نقش ها را بازی نمی كنی امكان دارد از نگاه تماشاگران اتفاق خوبی نباشد ولی از نگاه سینماگری كه به سینما خاص تر و عمیق تر نگاه می كند اتفاق ویژه ای در كارنامه بازیگری او بوجود می آید. وی ادامه داد: هیچوقت نتوانسته ام به كار بازیگری مثل یك شغل نگاه كنم. در وهله اول دلم می خواهد با تفكر كارگردان درگیر شوم، پیش از این كه بخواهم فیلمنامه را بخوانم كه این مساله با مهرشاد كارخانی برایم صورت گرفت و رفتار و تفكر كارخانی برایم از همه چیز مهم تر شد و انگار سال هاست او را می شناسم. یكی از ویژه گی های «دو لكه ابر» برایم این است كه هر بار فیلم را می بینم به نكات تازه ای می رسم و متوجه می شوم نگاه این فیلم با سلیقه من به جریان سینمای جدی نزدیكتر است. شاكری دستیار فیلمبردار «دو لكه ابر» هم در سخنانی اظهار داشت: با علی اظهری مدیر فیلمبرداری كه اینجا جایش خالی است تمام تلاش خودمان را كردیم به جزییاتی كه آقای كارخانی دوست داشت در فیلم نزدیك شویم. اگر فضای فیلم ابری و گرفته است می خواستیم رنگ و نور به تم تلخ فیلم نزدیك باشد. می خواستیم دوربین جستجوگر باشد نه سر گردان و بی هدف، نمی خواستیم تصویرها و قاب ها صرفا زیبا و كارت پستالی باشند و نگاه زیبایی شناسی و تلخ كارگردان برایمان مهم بود. كارخانی در بخش دیگری از این نشست اظهار نمود: در «دو لكه ابر» مانند سایر كارهایم فضای غم بار و گرفته و سنگینی از تهران را می بینیم و این سنگینی و سرگردانی كه كاراكترها دارند باید به تماشاگر منتقل شود؛ مثل رمان ها و داستان هایی كه تلخ هستند و خواندن آنها سبب به فكر فرو رفتن خواننده می گردد و یك علامت سؤال بزرگ و عمیق با خود دارند. اگر در فیلم كسری یك ضد قهرمان به حساب بیاید، اعتراضش را با سكوت بیان می كند نه با داد و قال و عربده كشی، ما فقط در ابتدای فیلم یك درگیری می بینیم كه مربوط به برادر ناتنی مروا است. من این سینمای چماق بدستی را كه آدم هایش بی هویت هستند و از این محل به آن محل می روند دوست ندارم و فكر می كنم ساختن آن كاری هم ندارد. در «دو لكه ابر» خواسته ام از آدم هایی بگویم كه در زندگی روزمره شان گیر كرده اند و امیدی به آینده ندارند. رئیسی هم پس از این سخنان مهرشاد كارخانی تصریح كرد: «دو لكه ابر» می خواهد بگوید بیاییم و یكبار ناامیدی را تجربه نماییم و ببینیم چه اتفاقی می افتد؛ حتی به كورسوی امیدی هم فكر نكنیم. حسام شجاعی بازیگر سینما كه میهمان این نمایش و نشست بود و در فیلم «دربست آزادی» فیلم قبلی كارخانی یكی از نقش های اصلی را ایفا كرده است هم اظهار داشت: من همه جا گفته ام با فیلم «دربست آزادی» مهرشاد كارخانی به سینما معرفی شدم. كارخانی در نسل خودش از آخرین بازمانده های سینمایی است كه ما با آن عاشق سینما شدیم. من با فیلم «كندو» عاشق سینما شدم و خیلی تبریك می گویم به مهرشاد كه فیلم هایش بوی ناب سینمای گذشته را می دهد و این خیلی پرارزش است با اینكه كسی به او كمكی نمی كند پای هدفش ایستاده و راه كاملا مستقل خودش را می رود. من هم به آینده كاملا ناامید هستم، خودم را در این جامعه یك گمشده می بینم. به نیما رئیسی و خانم مدبر تبریك می گویم كه در فیلم «دولكه ابر» خیلی خوب درخشیده اند. سپس نیوشا مدبر اظهار نمود: این تلخی كه در «دو لكه ابر» می بینیم از درون جامعه می آید و به شكلی آدم های جامعه ما در دور باطل بسر می برند. كارخانی در انتها این نشست خاطرنشان كرد: امروز كلمه آینده برایم مسخره بنظر می رسد. در جامعه ما هیچ اعتباری به آینده نیست وگذشته همیشه بهتره بوده است؛ این ربطی به خاطره بازی ندارد.
categories & tags
In جشن, جشنواره, کادو, هدیه
By فیلم, نمایش